خانه / شخصیت‌ها / اشرار و دشمنان اهل بیت علیهم السلام / ریشه مشکلات امروز جهان اسلام چیست؟

ریشه مشکلات امروز جهان اسلام چیست؟

ریشه مشکلات امروز جهان اسلام چیست؟ / سیاست معاویه که سبب شد شأن اجتماعی شیعیان پایین‌تر از یهودیان شود
ریشه بسیاری از حوادثی که امروز در جهان اسلام از مشکلات بزرگ محسوب می‌شود را باید در حکومت معاویه و بنی امیه جستجو کرد…

گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، حامد صارم؛ قرآن کریم خبر از تحریف و تبدیل ادیان گذشته می‌دهد؛ هر چند تغییر و تبدل در این ادیان، آنها را از حجیت و اعتبار خارج می‌سازد و تحریف، گوهر و حقیقت را از دین سلب می‌کند، لکن ظاهر دین باقی می‌ماند که تنها و تنها اسمی از دین است و این دین تحریف شده، دین مورد رضای خداوند نیست و باعث هدایت بشر نمی‌شود.

روش‌های تحریف دین که قرآن به آنها اشاره می‌کند

سوال مهمی که مطرح می‌شود این است که با چه روش‌هایی دین را در امت‌های گذشته تحریف کردند؟ قرآن چند روش تغییر و تبدیل دین در بنی اسرائیل را نشان می‌دهد و به طور کلی برای تحریف دین سه روش را مورد تذکر قرار می‌دهد که این روش‌ها عبارتند از:

۱٫ تلبس حق به باطل: یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۱)؛ ای اهل کتاب چرا حق را به باطل مخلوط و حق را کتمان می‌کنید در حالی که می‌دانید.

۲٫ کتمان حقایق و واقعیات: وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۲)؛ حق و باطل را با هم مخلوط نکنید و حق را کتمان نکنید در حالی که می‌دانید.

۳٫ تحریف: به معنای اضافه و کم کردن به متون دینی در امت‌های گذشته: فَوَیْلٌ لِلَّذینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلیلاً فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدیهِمْ وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ (۳)؛ وای بر کسانی که کتاب را با دستان خویش می‌نویسند سپس نوشته خود را می‌گویند از طرف خدا آمده است تا آن را به ثمن بخس بفروشند وای برآنچه که با دستانشان می‌نویسند و وای برآنچه که کسب می‌کنند.

در تلبس حق به باطل؛ باطل را لباس حق می‌پوشانند و به جای حق در بازار عرضه می‌شود و هم زمان با این کار حق و واقعیت را کتمان می‌کنند. در فضای جامعه که حق مستور است و باطل را رنگ حق زده‌اند گمراهی امری بدیهی است اما محرفین و مبدلین به این دو اکتفا نکردند بلکه دست به تحریف لفظی نصوص دینی نیز زدند و متون و نصوص شرعی را با کمک زر و زیور تحریف کردند و حق و اصل دین به محاق رفت و از دسترس مردم خارج شد. به این صورت، ادیان در امت‌های گذشته تحریف شدند.

در این امت نیز همان حوادث اتفاق افتاد و این سه کار را معاویه به تبع گذشتگان خویش انجام داد. البته، نباید معاویه را اولین شخصی بدانیم که در اسلام این سیاست را دنبال کرد؛ زیرا زمامداران سه گانه بعد از پیامبر (ص)، به طور دقیق این سیاست ملتزم بودند و به آن عمل می‌کردند.

سقیفه، آغازی برای تحریف

در سقیفه و جریانات پیرامون سقیفه این اتفاق افتاد و این سه عنصر تحریف دین در سقیفه قابل مشاهده است. لذا، جوهره سقیفه تحریف دین می‌باشد. در سقیفه به فضائل امیرالمومنین و بیعتی که رسول خدا برای علی (ع) از ایشان گرفته بود و آیاتی که در قرآن کریم درباره ولایت و مقام بالای حضرت امیرالمومنین (ع) نازل شده بود توجهی نکردند، مثل اینکه ابدا از قبل بیعتی نکرده بودند و بعد از کتمان حق در سقیفه، باطل خویش را به صورت حق نمایش دادند.

تحریف معنوی قرآن از کجا آغاز شد؟

غاصبین خلافت امیرالمومنین به دلیل و برهانی برای به دست آوردن خلافت تمسک کردند که طبق همان برهانی که در سقیفه مطرح شد باید با علی (ع) بیعت می‌کردند اما خودشان را مصداق نزدیکان پیامبر معرفی کردند (۴) و در جریان سقیفه، به جهت استقرار باطل خویش دست به جعل احادیث زدند. سپس اهالی سقیفه از پذیرفتن قرآنی که امیرالمومنین نوشته بود و در آن قرآن، تفسیر آیات از لسان پیامبر مکتوب شده بود؛ ابا کردند و قرآنی بدون تفسیر و با محور حسبنا کتاب الله نوشتند. (۵)

این مهم‌ترین شروع برای تحریف معنوی قرآن بود؛ چرا که بعد‌ها آن تفاسیری که مورد رضایت اهالی سقیفه بود به مردم عرضه می‌شد. بنابر آنچه گذشت، سقیفه آغاز یک انحراف بزرگ برای تحریف دین بود و یکی پس از دیگری ملزم به انجام این سیاست‌ها بودند. سرانجام، پرچم سامری‌های امت به دست معاویه و عمروعاص افتاد و ایشان راه سامری‌ها و عجل‌های –گوساله- گذشته را با قدرت نظامی و اقتصادی بیشتری ادامه دادند.

باطلی که پشت حق پنهان شد

معاویه، خلیفه و جانشین اهالی سقیفه، علاوه بر ادامه سیاست‌های ایشان، نواقص کار سابقین خویش را تکمیل کرد و به این صورت توانست دین را از مسیر اصلی خود منحرف کند. معاویه در صفین علم خونخواهی عثمان را برداشت و پیراهن عثمان را پرچم قرار داد و با شعار خونخواهی عثمان مردم شام را فریفت.

وی با این کار حرارت طمع خلافت و قدرت خویش را پشت شعار دروغین حمایت از مظلوم پنهان ساخت، قرآن بر سر نیزه کرد و باطل خویش را پشت مصحف‌های شریف قرآن پنهان نمود و آن را به حقانیت قرآن متلبس کرد. او خویشتن را تابع و پیرو قرآن معرفی نمود و عده بسیار قابل توجهی از مردم گول ظاهر فریبنده او را خوردند.

معاویه به داشتن ظاهری قرآنی اکتفا نکرد بلکه دست به تحریف زد و در این تحریف، روایات پیامبر یا شأن نزول‌های قرآن را با روایات جعلی تغییر داد و در مدتی بسیار کوتاه جعل حدیث در مناقب و فضائل نداشته او و خلیفه سوم رواج پیدا کرد تا اینکه در محافل علمی این جعلیات محور قرارگرفت و این بر پیچیدگی تلبیس این ابلیس افزود؛ چرا که مردم ساده لوح و بی اطلاع، وی را موید از طرف رسول خدا (ص) پنداشتند و امر او را امر رسول خدا تلقی کردند. بدین ترتیب، او با این تحریف و تلبیس کار خویش را جلو برد.

معاویه در موازات جعل حدیث، سیاست کتمان حق را هم پیش گرفت و به این منظور دستور به ممنوعیت نقل حدیث، خاصه در فضائل و مناقب حضرت امیرالمومنین (ع) داد. بدین صورت او توانست حق را کتمان و باطل را آشکار کند و دست به تحریف دین بزند. کلیه بدعت‌هایی که معاویه در دین ایجاد کرد، از رباخواری گرفته تا اثبات فرزند از راه زنا و ممنوعیت تلبیه و صدها بدعت دیگر او را باید در نگاه کلی سیاست تحریف دین در کنار کتمان حق و تلبس حق به باطل دید.

جنایات معاویه که سه خلیفه قبل از او نتوانستند مرتکب شوند

سه خلیفه قبل از معاویه نیز به این سیاست‌ها عمل می‌کردند، اما او علاوه بر اینکه سه سیاست تلبیس، کتمان و تحریف را در پیش گرفت، کاری را کرد که سه خلیفه قبل از او هرگز نتوانستند آن جنایات را مرتکب شوند. این ادامه دهنده سقیفه چند کار حائز اهمیت را مرتکب شد؛ هرچند این سیاست‌ها در گذشته نیز اعمال می‌شد اما این اعمال با این وسعت بسیار زیاد فقط و فقط منحصر به معاویه است. این سیاست‌ها عبارتند از:

۱٫ تحریم اجتماعی شیعیان
۲٫ فشار اقتصادی
۳٫ نسل کشی شیعیان
۴٫ دستور به سب و لعن حضرت علی (ع) در منابر و مجالس به طوری که این سب و لعن در کوچه و بازار بر سر زبان‌ها جاری بود.

برای نمونه، می‌توان به دستورات معاویه و بخش‌نامه‌های او که سیاست نسل‌کشی شیعیان را دنبال می‌کرد اشاره نمود. معاویه به تمام عاملان خود در تمام بلاد نوشت که شهادت و گواهى هیچ یک از شیعیان على (ع) و اهل بیتش را نپذیرند.

فرمان معاویه: هر فرد متهم به تشیع را بکشید

در یک نمونه دیگر، زیاد بن أبیه نامه‏اى درباره حضرمیّین به معاویه نوشت که اینان معتقد به دین على و نظر اویند. معاویه نوشت: تمام طرفداران و معتقدان على بن أبى طالب را بکش. او نیز آنها را از لب تیغ گذراند و مثله کرد. معاویه طى نامه‏اى به تمام کشور نوشت: هر که ثابت شد که از دوستداران على است نامش را از دیوان حقوقى پاک کنید.

وی طى نامه دیگرى نیز گفت: هر فرد متهم به تشیع را بدون شاهد بکشید. اینجا بود که شیعیان را به مجرد اتهام و گمان و شبهه در هر جایى کشتند، تا آنجا که اگر مردى کلمه‏اى اشتباهى از دهانش خارج مى‏شد گردنش را مى‏زدند (۶) علاوه بر موارد فوق، می‌توان به زنده به گور کردن یکی از یاران حجر که حاضر به سب علی (ع) نشد اشاره کرد. (۷)

کشتن دو کودک به جرم محبت علی (ع)

معاویه بن ثعلبه گوید: چون کار حکومت براى معاویه بن ابى سفیان استوار و پابرجا شد، بسر بن‏ ارطاه را براى پى‏جویى و دستگیرى شیعیان على بن ابى طالب (ع) بسوى حجاز گسیل داشت. آن روزها عبید اللَّه بن عبّاس بن عبد المطّلب والى مکّه بود، بسر بدنبال او گشت ولى بر وى دست نیافت ولی با خبر شد که او داراى دو پسر بچه (به نام‌هاى قثم و عبد الرّحمن یا سلیمان و داود) است.

در جستجوى از آن دو برآمد تا آن دو طفل بی گناه را پیدا کرد و آن دو را از جایى که بودند گرفت و بیرون آورد- و آن دو کودک دو زلف پیچان مثل دو دانه مروارید در جلو سر داشتند- و دستور داد تا آن دو را سر بریدند. این دو طفل بی گناه را به گناه محب علی بودن مانند مرغی سر بریدند و این خبر به مادرشان که رسید، نزدیک بود جان از پیکرش بیرون رود. (۸)

بسر بن ارطاه، قاتل این دو بچه از سرداران شجاع معاویه است! وی آنچنان شیر شرزه است که هنگام حمله علی (ع) برای نجات یافتن از مرگ شروع به عریان کردن عورت خود نمود و به همان حال به سمت معاویه فرار کرد. پسر عموی بسر که این وضعیت را دید به سمت علی (ع) حمله کرد ولی مالک اشتر به سمت او حمله کرد و این رجز را خواند:

نمونه‌ای از بزدلی یاران معاویه در مقابل حضرت علی (ع)

أکلّ یوم رجل شیخ شاغره و عوره وسط العجاج ظاهره …
آیا به هر روز باید لنگ سالمندى بر هوا رود و در میان آوردگاه عورتى هویدا شود و بدین نمایش شرم‏آور مانع ضربت نیزه قوى‏پنجه‏اى گردد؟ بدان گونه که عمرو و بسر گرفتار چنان رسوایى و ننگ کمرشکنى شدند (که هرگز قامت راست نکنند و سر از خجلت بر نیارند) (۹)

این‌ها نمونه‌هایی از جنایات معاویه در حق شیعیان است. جنایتکارانی که جسارت و جربزه نبرد در میدان‌های واقعی جنگ را نداشتند کارشان یک سره مکر و فریب بود و یا شجاعت و سلحشوری خویش را در شمشیر کشیدن به روی زنان و یا ذبح کردن کودکان خردسال نشان می‌دادند. همه این مصیبت‌ها و فشار‌ها برای نابودی شیعیان بود؛ چرا که نوک پیکان این سخت‌گیری‌های معاویه شیعیان بودند.

سیاست معاویه که سبب شد شأن اجتماعی شیعیان پایین‌تر از یهودیان شود

معاویه از چند جهت شیعیان را تحت فشار قرار می‌داد. چنان که گذشت، وی بخش‌نامه کرد که شهادت محبین علی (ع) قبول نشود. این بدان معناست که شیعیان از حیث اجتماعی هم ردیف یا پایین‌تر از مسیحیان یا یهودیانی که در جامعه اقلیت بودند قرار می‌گرفتند. این مسئله نشان از تلاش معاویه برای خوار و ذلیل کردن شیعیان حضرت علی (ع) دارد. لذا، او با این سیاست می‌خواست شیعیان را اقلیتی بی ارزش قرار دهد.

هم زمان با این سیاست؛ باید به سیاست کشتار شیعیان نیز توجه نمود؛ زیرا معاویه به صراحت می‌نویسد که هر کس شیعه یا متهم به شیعه‌گری است بدون اینکه این جرم سنگین! او ثابت شود و بدون اینکه کسی شهادت دهد باید کشته شود. وی با این روش و با هر بهانه‌ای شیعیان را کشتار کرد و در عراق که روزی مرکز شیعه و مرکز حکومت علی (ع) بود تقریبا شیعه سرشناسی باقی نمانده بود جز این که توسط معاویه یا عمالش به شهادت رسیده بود.

کشتار و نسل‌کشی معاویه به صورت عادی نبود

در کنار این کشتار و نسل‌کشی باید این نکته بسیار مهم را در نظر داشت که قتل‌ها و کشتار‌های معاویه به صورت متعارف و معمولی نبوده است. در واقع، او و عاملانش بسیار وحشیانه دست به این عمل می‌زدند. مثله کردن، زنده به گور کردن یا مصلوب کردن، کشتن اطفال کوچک، به آتش کشیدن خانه و کاشانه مخالفین ولو اینکه از انصار و صحابی باشند، به نیزه زدن سر صحابی رسول خدا، اسیر کردن زنان آزاده و فروختن ناموس مسلمین در بازار از جنایات وحشیانه معاویه است.

اگر اعمال حاکم اموی بعد از معاویه را هم به آن اضافه کنیم باید غارت مردم مدینه، هتک حرمت و تعرض به زنان مدینه و تولد کودکان بسیاری که پدر آنها معلوم نبود را نیز به کارنامه سیاه معاویه اضافه کنیم. این طرز کشتن و برخورد با دشمنان و مخالفان که از حد خوی حیوانیت هم گذشته بود باعث ایجاد رعب و وحشت در میان مردم شده و انگیزه هرگونه اعتراض، حرکت یا حق‌خواهی را از بین برده بود. از این رو، هیچ کس جرات نداشت اظهار تشیع کند یا سخنی را در مورد دینی که مخالف نظر معاویه است بر زبان براند.

سیاست‌های خبیث معاویه علیه مخالفینش خاصه شیعیان به اینجا ختم نشد، بلکه وی طى نامه‏اى به تمام کشور نوشت: نام هر کس را که ثابت شد از دوستداران على است از دیوان حقوقى پاک کنید. پاک کردن اسم کسی از دیوان حقوقی یعنی قطع شدن حقوق او از بیت‌المال و فشار شدید اقتصادی، لذا سلاح بعدی معاویه سیاست تجویع بود.

معاویه چگونه شیعیان را محاصره کرد؟

در جنگ‌ها که دشمن محاصره می‌شود ممکن است کسی از حیث آب و غذا دشمن را در مضیقه قرار دهد اما در زمان صلح و زمانی که جنگ نظامی در کار نیست این عمل کاری غیر انسانی است. اما معاویه با معارضینش خاصه شیعیان این سیاست را پیش گرفت. (۱۰) بنابراین، شیعیان در یک مثلث محاصره شدند؛ یک ضلع مثلث هتک حرمت و از دست دادن موقعیت اجتماعی بود. ضلع دیگر، کشتار و زندان و قتل‌های دسته جمعی به جرم محبت امیرالمومنین و ضلع سوم، فشارهای اقتصادی و سیاست تجویع و گرسنه نگاه داشتن شیعیان بود.

مثل روز عیان است که در این هنگام، شیعیان به سختی بتوانند به حیات خویش ادامه دهند و عادتا باید اثری از شیعه باقی نمی‌ماند. هرچند معاویه به این مثلث شوم، منع نقل حدیث و سب و لعن امیرالمومنین را نیز اضافه کرد و این فاجعه یعنی تخریب فرهنگی و اعتقادی شیعیان.

در حقیقت، هدف غایی معاویه از مجموعه این اعمال، حذف کامل حضرت علی (ع) و پاک کردن مذهب علی (ع) از صفحه روزگار بود به طوری که حتی نامی و ذکری هم از علی (ع) باقی نماند یا اگر نامی هم باقی بماند مقرون به سب و لعن باشد. اگر او و بنی امیه در این غایت موفق می‌شدند به طور حتم و یقین، محو نام پیامبر از ماذنه‌ها و حتی نابود کردن قرآن برای ایشان کاری سهل و ساده می‌شد.

ریشه مشکلات امروز جهان اسلام در سیاست‌های معاویه است

هرچند هرگز بنی امیه و در راس ایشان عثمان و معاویه نتوانستند به این غایت دست پیدا کنند اما این سیاست‌های ایشان اثری ژرف بر فرهنگ مسلمانان باقی گذاشت که تا امروز هم این اثر در میان مسلمانان باقی است. فهم درست از فضای جامعه در زمان عثمان و معاویه نمای روشن و خالی از شبهه‌ای را برای ما نمایان می‌کند که در این فضا به راحتی می‌توانیم علت صلح امام حسن و قیام امام حسین (علیهما السلام) را تحلیل کنیم.

ریشه بسیاری از حوادثی که امروز در جهان اسلام از مشکلات بزرگ محسوب می‌شود را باید در حکومت معاویه و بنی امیه جستجو کرد. امروز عده‌ای که خویش را مسلمان می‌دانند خون بسیاری دیگر از مسلمانان را مباح می‌شمارند و به وضوح معلوم است که افکار آنها ریشه در اسلام اموی دارد؛ آن اسلامی که هدف و غایتش حذف نام رسول خدا از میان مسلمانان و فراموش کردن نبی اعظم بود که با تلاش اهل بیت و شهادت ایشان در مسیر حفظ دین این سیاست شوم به نتیجه نرسید؛ هرچند که اثرات شوم آن همچنان دامنگیر مسلمانان می‌باشد.

پی‌نوشت‌ها:

۱٫ سوره آل عمران، آیه ۷۱٫
۲٫ سوره بقره، آیه ۴۲٫
۳٫ سوره بقره، آیه ۷۹٫
۴٫ ر ج سقیفه علامه عسگری.
۵٫ احتجاج.
۶٫ الإحتجاج، ترجمه جعفرى، ج‏۲، ص ۸۳٫
۷٫ الکامل، جزء سیم، ص ۲۴۲؛ ادوار فقه (فارسی)، محمود الشهابی الخراسانی، ج ۳، ص ۲۰۵٫
۸٫ الأمالی (للمفید)، ترجمه استاد ولى، متن ۳۴۸، مجلس سى و ششم شنبه دهم رمضان المبارک ۴۱۰٫
۹٫ پیکار صفین، ترجمه واقعه صفین: هماوردى على با بسر و گریز وى، ص ۶۳۲٫
۱۰٫ الکامل جزء سیم، ص۲۴۲؛ ادوار فقه (فارسی)، محمود الشهابی الخراسانی، ج ۳، ص ۲۰۵٫

درباره مدیر

مطلب پیشنهادی

نقش علمی حضرت معصومه(س) در عالم اسلام

  نقش علمی حضرت معصومه(س) در عالم اسلام/ دلیل آمدن آیت‌الله مرعشی نجفی به قم …

پاسخی بگذارید