علی اکبر(ع) پیامبر کربلا و مردی از سلاله ابراهیم(ع) / در رثای “سلیمان کربلا”/۸- آتش حسد در قلب سپاه اموی کوفه شعلهور بود، اما بهانه قتال با سید الشهدا اصلاح امت بود و در قالب خیر خواهی برای امت پیامبر انجام شد. تا جایی که فقها و قضات کوفه فتوا به قتل وی دادند
گروه فرهنگی «نسیم»، حامد صارم- کربلا مصافی سخت بین دو جریان مهم بود. دو جریانی که قرآن کریم از ایشان خبر داده است و تلاقی و مبارزه این دو جریان در قرآن کریم تصریح شده است. دو جریانی که اختلاف ایشان بر سر تنازعات قومی و قبیلگی نبود. بلکه اختلاف و درگیری ایشان اطاعت و عدم اطاعت خداوند متعال بود. قرآن کریم درگیری این دو جریان را در سوره مبارکه نساء این گونه بیان می دارد : «أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظیما»(1)بلکه به مردم، براى آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده رشک مىورزند در حقیقت، ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم، و به آنان ملکى بزرگ بخشیدیم.
حسادت به آل ابراهیم
در این آیه شریفه رقابت دو جریان را به صراحت بیان می دارد . گروه اول آل ابراهیم .گروه دوم کسانی که نسبت به آل ابراهیم حسادت میورزند . آل ابراهیم کسانی هستند که خداوند به ایشان کتاب و حکمت و ملک عظیم عطا نموده است و حسودان طبق آیه 51 سوره مبارکه نساء برخی از یهود و جبت و طاغوت می باشند.
ملک را خداوند به آل ابراهیم اعطا نموده است. به آل ابراهیمی که از ظالمین نیستند خداوند ملک عظیم اعطاء نمود که یکی از رشحات آن ملک عظیم خلافت می باشد و اهل بیت عصمت و طهارت همان آل ابراهیمی هستند که خداوند ایشان را شرافت داده است و ایشان را ملک عظیم عطا نموده است.
حسودان نیز کسانی هستند که به سمت طاغوت می روند و به او ایمان می آورند. طاغوت کسی است که بر هدایت طغیان نموده است و از مصادیق بارز آن بنی امیه هستند که ایشان را قرآن کریم با ویژگی «طغیانا کبیرا» معرفی نموده است. ملاک برای یافتن مصداق طاغوت حسادت است هر کسی که در امر خلافت با اهل بیت علیهم السلام که همان آل ابراهیم هستند به منازعه و حسادت برخیزد از مصادیق طاغوت است؛ چراکه کار مهم طاغوتیان افروختن آتش حسادت می باشد.
آتش حسادت ایشان ابتلای همه ائمه طاهرین علیهم السلام بعد از پیامبر بود. آتش حسادت ایشان در کربلا شعله کشید. در کربلا نیز اهل بیت عصمت و طهارت مورد حسادت جریان طاغوت قرار گرفت و حسادت طاغوتیان نبود جز به خاطر عطایی که خداوند به اهل بیت نموده بود.
قتل سید الشهدا به بهانه مصلحت امت پیامبر(ص)!
آتش حسد در قلب سپاه اموی کوفه شعله ور بود، اما بهانه قتال با سید الشهدا اصلاح بود و منازعه بر سر سرنوشت امت اسلامی بود و جنگ با سید الشهدا در قالب خیر خواهی برای امت پیامبر انجام شد. تا جایی که فقیهان و قاضیان کوفه فتوا به قتل سید الشهدا دادند . نکته مورد توجه این جا است که فتوا برای حفظ سنت پیامبر و دین اسلام به قتل سید الشهدا داده شد. و البته اصل ماجرا حسادت بود و مستند و منبع فتوا سکه های اموی بودند. مصلحت امت پیامبر را در این دیدند که با یزید بیعت شود و اگر کسی تخلف از بیعت کند برای حفظ امت پیامبر باید جان او گرفته شود.
بیعت یا مرگ دو راهی که امویان قرارداده بودند
بنابراین هیچ راهی برای هیچ کس وجود نداشت. یا باید بیعت می کرد و یا باید کشته می شد. معاویه افراد بسیاری که با خلافت یزید مخالفت نمودند را به طرق مختلف کشت. بسیاری از ایشان در رقابت با یزید برای خلافت بودند. عایشه نیز که روزی متحد مهمی برای معاویه در مخالفت با امیر المومنین علی علیه السلام بود نیز کشته شد؛ چراکه او نمیتوانست خلافت را در خاندان معاویه ببیند. افراد بسیاری از حزب سقیفه توسط معاویه کشته شدند؛ چرا که با خلافت یزید همراه نشدند. بنابراین یا باید با یزید بیعت میشد و یا کشته شدن توسط دستگاه حاکم اموی امری قطعی بود.
مخالفت سید الشهدا با تئوری خلافت یزیدیان
حضرت سیدالشهدا زیر بار بیعت با یزید نرفت؛ اما بیعت ننمودن اباعبد الله الحسین علیه السلام با بیعت ننمودن دیگران بسیار متفاوت بود. بیعت نکردن دیگران برای این بود که خودشان طمع خلافت داشتند. طمع چیزی را داشتند که خداوند برای ایشان قرار نداده بود. طمع خلافت ایشان نیز از حسادت درونی ایشان نسبت به آل ابراهیم بود. بنابراین متخلفین از بیعت یزید مثل عبد الله بن زبیر و عایشه و فرزند طلحه و فرزند خالد از این جهت هیچ تفاوتی با یکدیگر و با یزید نداشتند.
هر کدام از ایشان یزیدی بود که با یزیدی دیگر درگیر شده بود. اما مخالفت امام حسین علیه السلام با یزید مانند مخالفت ایشان نبود. مخالفت امام حسین علیه السلام با یزید مخالفت با تئوری و نظریهای بود که می توانست امثال یزید را به خلافت برساند. مخالفت ایشان با یزید مخالفت با تفکر بود. امام حسین علیه السلام حکومت یزید را بر پایه ای استوار می دید که آن پایه از قرآن و سنت پیامبر گرفته نشده بود. بنابراین تخلف سید الشهدا از بیعت با یزید پشت پا زدن به اساس جریان طاغوت بود. سید الشهدا مصداق آل ابراهیم در زمان خودش و نماینده آل ابراهیم و ابراهیمیان در تاریخ بشریت بود و یزید نیز مصداق طاغوت زمان خویش و نماینده جریان طاغوتیان تاریخ بود.
سنت سوزی جریان طاغوت
جریان طاغوت سنت پیامبر را مصادره نموده بود. دستور به سوزاندن احادیث پیامبر و منع کتابت و نقل حدیث از نمونه های بارز و سیاست های عملی این جریان بود. عبیدالله بن زیاد نیز در کوفه همین سیر را دنبال نمود. او در بدو ورود خود به کوفه سراغ محدثینی رفت که از پیامبر حدیث نقل می نمودند و ایشان را توبیخ و تهدید نمود. سنت نبوی فقط از کانال خاص و تحت سانسور شدید و بعضا با اضافات و نقائص و جعل به صو رت وسیع به فضای فرهنگی جامعه سرازیر می شد.
بنابراین امام حسین علیه السلام در مقابل گروهی قرار گرفت که سربازان طاغوت و مدعی سنت نبوی و اسلام حقیقی بودند. جنگ ایشان بیشتر صبغه شکستن این فضا را داشت تا رنگ و بوی یک نزاع سیاسی. در این نزاع فرهنگی که بستر آن را شهادت و ایثار در راه خدا می ساخت امام حسین علیه السلام پیروز قطعی میدان بود.
بدیهی است برای دست یافتن به چنین پیروزی تاریخی که جریان طاغوت را در تاریخ منفعل نمود، امام حسین علیه السلام باید بهایی سنگین بپردازد. بهایی که نه تنها جان خویش را بلکه اکثر اصحاب و یاران و فرزندان خویش را در این راه فدا نمود.
علی اکبر از نسل بهترین خاندان از خاندان ابراهیم
در این میان از کشته شدن فرزندان و اسارت حرم ایشان می توان یاد نمود. یکی از فرزندان سید الشهدا که در کربلا به نحوی سخت و دردناک به شهادت رسید جناب علی اکبر علیه السلام بود. در زیارت قائمیه ایشان را اولین شهید از شهدای بنی هاشم نامیده است. در این زیارت علی اکبر علیه السلام را به گونهای خاص از فرزندان رسول خدا و از سلاله حضرت ابراهیم خلیل معرفی نموده است. و جریان آل ابراهیم را پیش کشیده است.
این زیارت ناظر به آیات قرآن کریم است که ذریه حضرت ابراهیم را برای این امت امام معرفی نموده است و آیاتی که آل ابراهیم را محسود و صاحب ملک معرفی می نماید. این زیارت به خوبی این مطلب را می رساند که کسانی که علی اکبر را به شهادت رساندند در حقیقت با ذریه آل ابراهیم، ذریه ای که خداوند آن را بر جهانیان برتری دارد وارد جنگ و قتال شدند و ذریه ای که کتاب، حکمت و ملک عظیم را خداوند به ایشان اعطا نموده بود، لذا در زیارت قائمیه می خوانیم:
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَوَّلَ قَتِیلٍ مِنْ نَسْلِ خَیْرِ سَلِیلٍ مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ وَ عَلَى أَبِیکَ، إِذْ قَالَ فِیکَ: قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوکَ، یَا بُنَیَّ مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَى الرَّحْمَنِ وَ عَلَى انْتِهَاکِ حُرْمَةِ الرَّسُولِ، عَلَى الدُّنْیَا بَعْدَکَ الْعَفَا»(2)سلام بر تو ای اولین شهید از نسل بهترین خاندان از آل ابراهیم خلیل صلوات خدا بر تو وبر پدرت باد هنگامی که در باره توفرمود:« بکشد خدا قومی را که تو را کشت ای فرزند عزیزم چه بسیار بر خداوند و بر هتک حرمه رسول الله جرات یافته اندبعد از تو اف بر دنیا باد» در ادامه همان زیارت در چند سطر بعد می خوانیم :« أَشْهَدُ أَنَّکَ أَوْلَى بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ، وَ أَنَّکَ ابْنُ حُجَّتِهِ وَ أَمِینُه» (3) شهادت می دهم که تو سزاوار تر به خدا و رسول هستی و تو فرزند حجت خدا و فرزند امین خدا هستی ».
پس حضرت بقیه الله کربلا و شهادت علی اکبر را در راستای جریان آل ابراهیم معرفی میکند و حسادت ایشان به آل ابراهیم، تا حد به شهادت رساندن ذریه ای که در قرآن مقام اصطفا دارند می رسد .ذریه ای که خداوند در باره آن فرمود :« إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمین»(4) به یقین، خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر مردم جهان برترى داده است.
علی اکبر، پیامبر کربلا
حضرت سید الشهدا در هنگام حرکت علی اکبر به میدان نبرد جملاتی فرمودند که علاوه بر معرفی شأن بالای حضرت علی اکبر رسوا نمودن جبهه باطل نیز می باشد. جبهه باطل با ادعای حفظ امت پیامبر و سنت رسول الله به جنگ با سید الشهدا آمدند و برخی از ایشان با کشتن سید الشهدا به خدا تقرب می جستند و این کار را عبادتی بزرگ می دانستند؛ چرا که به دستور خلیفه خدا! گردن نهاده بودند. امام حسین علیه السلام در هنگام حرکت علی اکبر به میدان مبارزه می فرماید : « اللَّهُمَّ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَیْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِکَ ص وَ کُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِیِّکَ نَظَرْنَا إِلَیْه»(5) خداوندا تو شاهد باش جوانی را به جنگ با ایشان می رود که شبیه ترین مردم به رسول الله از خَلْق وَ خُلُق وَ مَنْطِق بود و هرگاه مشتاق پیامبر می شدیم به او نظر می کردیم.
سید الشهدا بیان می دارد جوانی به کارزار با این قوم شقی می رود که نه تنها از نظر فکر و منطق و مرام شبیه ترین افراد به رسول الله است بلکه چهره ظاهری او هم شبیه ترین چهره به پیامبر است و از همه اینها گذشته خلقت او نیز شبیه ترین خلقت به پیامبر است. یعنی طینت علیاکبر شبیهترین طینت ها به رسول الله است. علی اکبر پیامبر کربلا بود او از همه جهات مانند رسول اللله بود. بنابر این قومی که مدعی بودند از امت پیامبر هستند، قومی که مدعی بودند برای حفظ آثار رسول و امت پیامبر به جنگ امده اند. دست به کشتن رسول الله زدند به واسطه کشتن شخصی که شبیه ترین انسان از هر جهت به رسول الله بود. انسانی که باید در میان امتی که خود را امت رسول الله می داند و حقیقتا به دنبال حفظ آثار پیامبر است یک قدیس باشد. اما به نحوی ایشان به شهادت می رسد که در همه شهدای کربلا کم نظیر است. در کربلا حتی به بدن مطهر شبیه ترین انسان به پیامبر خدا نیز رحم ننموده اند.
در باره شهادت ایشان نوشته اند :«فقطعوه بالسوف اربا اربا» او را با شمشیرهایشان قطعه و قطعه نمودند. همان قومی که خود را امت رسول الله می نامیدند. هنگامی که سید الشهدا بر بالین او حاضر شد خون را از چهره مبارکی که بسیار شبیه به پیامبر بود پاک می نمود و می فرمود :«یا بنی لعن الله قوما قتلوک ».ای فرند دلبندم خدا لعنت کند قومی را که تو را کشتند.
پی نوشت ها :
1- النساء : 54
2- المزار الکبیر (لابن المشهدی)، ص: 488
3- همان
4- آلعمران : 33
5- …» اللهوف على قتلى الطفوف / ترجمه فهرى النص 113
به نقل از :
http://nasimonline.ir/detail/News/1033523/162