دستهبندی کسانی که به دست معاویه به قتل رسیدند/ لعن؛ سلاحی کارآمد علیه دشمنان
با کمی تامل آشکار خواهد شد که هدف میانمدت معاویه از اعمال فشار نظامی و سیاسی، تغییر فرهنگ اسلامی و جایگزین کردن فرهنگ اموی بود که تا حد قابل توجهی نیز موفق به این کار شد.
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، حامد صارم؛ برای رسیدن به اهداف بلند همیشه تعریف کردن اهداف میان مدت الزامی است. هرچه هدف غایی و نهایی بزرگتر باشد اهمیت هدفهای میان مدت بیشتر و بیشتر میشود.
هدف نهایی معاویه از بین بردن اسلام بود
هدف غایی معاویه از بین بردن اسلام بود؛ از این رو باید به تلاشها و اعمال او در این راستا نگاه کرد؛ زیرا هر یک از بدعتهای او هدفهای کوچکی را دنبال میکند برای اینکه بتواند به این هدف غایی خویش برسد. یکی از اعمال معاویه دستور اکید به لعن و سب حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب (صلوات الله و سلامه علیه) میباشد.
هرچند وی بدعتها و اعمال مخالف با اسلام بسیاری مثل خرید و فروش بت، شرابخواری، ایجاد تحریف در نماز و … دارد، اما سیاست وی در جهت سب حضرت علی (ع) از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ از این رو، در این مختصر به بررسی جوانب این عمل زشت معاویه پرداخته میشود.
قبل از اینکه به اثرات لعن در جامعه اسلامی بپردازیم باید ببینیم که مفهوم لعن چیست و لعن در فرهنگ مردم عرب و زمان معاویه دارای چه معنایی بوده است؟
لعن کردن در احکام اسلامی به چه معناست؟
لعن در اسلام یک حکم الهی است و دستور به طرد و دور کردن انسان شریر و دشمن میباشد؛ یعنی خداوند حکم میکند که دشمنانش از رحمت الهی دور باشند و برای خداجویان، لعن دشمنان خدا به جهت ابراز برائت از دشمنان خداوند و اعلام دوستی با دوستان خداوند واجب است. لعن اشخاص باید به دستور خداوند یا به دستور معصوم باشد؛ چرا که فقط ایشان میتوانند مصادیق دشمنان خداوند را به عینه یا به صورت بیان ویژگیهای ایشان معرفی میکنند.
هنگامی که پیامبر میفرمایند: «لعن الله فلانا» یعنی خداوند خبر داده است به طرد فلان شخص از رحمت خدا؛ لذا چنانچه کسی که مستحق لعن نباشد مورد لعن قرار گیرد، در مورد آن شخص هیچ اتفاقی نمیافتد و در بعضی از روایات آمده که لعن به خود لاعن بر میگردد در صورتی که لعن شونده مستحق لعن نباشد(1).
یعنی میتوان گفت که لعن در اسلام معنای اخبار دارد؛ یعنی اگر رسول اکرم یا امام معصوم کسی را لعن کردند این مسئله خبر از ملعون بودن این شخص نزد خداوند میدهد یا به بیانی دیگر خبر میدهد که این شخص ملعون از رحمت خداوند و مطرود است.
مفهوم لعن در فرهنگ عرب جاهلی
لعن در فرهنگ عرب جاهلی مفهوم عمیقی داشته است. برای نشان دادن اهمیت این مفهوم میتوان به این نکته اشاره کرد که وقتی اعراب به بزرگان خویش یا پادشاهان میرسیدند جمله تحیت ایشان «ابیت اللعن» بود؛ یعنی ابا دارم از اینکه کاری انجام دهم که برای تو موجب لعن شود (2).
اسلام این تحیت و تحیتهای دیگری که در جاهلیت بود را قبول نکرد و به جای آن واژه «سلام» را وضع نمود. یکی از مشرکین که به قصد ترور و به قتل رساندن پیامبر از مدینه به مکه آمده بود هنگامی که مقابل پیامبر رسید گفت: «انعم صباحا ابیت اللعن» پیامبر فرمود: ما این کلام را به چیزی بهتر تبدیل کردهایم. سپس آن مشرک با شنیدن اخبار غیبی از پیامبر(ص)، مسلمان شد (3).
در فرهنگ اسلامی، لعن معنای اخباری دارد، اما معنای آن در فرهنگ عرب جاهلی خاصه بنیامیه انشائی است و دارای تاثیر وضعی میباشد. در فرهنگ عرب جاهلی اگر شخص یا شی ملعون مستحق لعن باشد یا نباشد؛ شخصی با ایمان لعن کند یا انسانی کافر؛ در هر صورت فرقی نمیکند و نتیجه یکی است زیرا لعن در شخص یا شی ملعون تاثیر منفی میگذارد.
در جاهلیت حتی اگر شخصی شتری را لعن میکرد از شتر فرار میکردند؛ چرا که معتقد بودند لعن در شتر حلول کرده است و این شتر شوم و بد یمن میباشد، ولو کسی که لعن کرده است عفریت یا شیطانی باشد. اعراب جاهلی حتی اگر حاجت شدید به آن شتر داشتند سراغ آن نمیرفتند و این اعتقاد را عمر، زمامدار دوم نیز داشت.
رفتار عمر با کسی که شتر او لعن شده بود
روزی عمر در میان اصحابش حرکت میکرد و در میان این گروه، مردی سوار بر شتری که برای این گروه بود حرکت میکرد، ناگهان بر اثر اتفاقی آن مرد، شتر نگونبخت را لعن کرد. عمر گفت: این لاعن چه کسی است؟ گفتند: فلان مرد. عمر به او گفت: تو و شترت از ما جدا شوید، نباید شتری که ملعون گشته است با ما همراه باشد (4). سپس این اعتقاد خرافه را به پیامبر نیز نسبت دادند و روایاتی را در مورد وجود مقدس پیامبر عظیمالشان اسلام جعل کردند.
یکی از این روایات این چنین بود که روزی دختر کوچکی سوار بر شتری بود که برخی از کالاهای مردم را حمل میکرد. هنگامی که پیامبر نزدیک شد و راه تنگ گردید دخترک شتر را لعن کرد، پیامبر به دخترک فرمود: شتری که لعن شده است با ما همراه نمیشود (5). منع پیامبر از همراهی شتری که لعن شده در روایات مخالفین بسیار ذکر شده است (6).
در فرهنگ عرب جاهلی همه لعنها مستجاب است
لعن دعایی است که قطعا در حق ملعون مستجاب است. اگر در حال احرام لعن کرد خاصه مستجاب است و روایت کردهاند اگر کسی محرم شود و دعا کند و آمین بگویید مستجاب خواهد شد. از این رو، محرم، انسان و حیوانی را لعن نکند؛ چون مستجاب میشود (7). در نظر ایشان اگر کسی، شخصی یا چیزی را لعن کند لعن در آن ملعون حلول میکند و ملعون بودن در خون و روحش جاری و ساری میشود و آن شخص ملعون، شوم و نحس میشود و همه لعنها نیز مستجاب است و لعن برای شخص ملعون شر محض است.
این اعتقاد در میان عرب و بنیامیه رواج داشته است و گفتهاند که برخی از سلف در خانهشان شی ملعون را وارد نمیکردند و از تخممرغِ مرغی که لعن شده بود نمیخورذند و از شیر گوسفندی که لعن شده بود تناول نمیکردند. در اعتقادات آنها بود که اگر کسی عبد خود را لعن کرد بر او واجب است که او را آزاد کند.
این اعتقاد؛ یعنی حلول لعن در شی ملعون تا بدانجا در افکار ایشان رسوخ کرده بود که علمای خویش و راویان حدیث را به این دلیل مدح کردهاند که ایشان کسی را لعن نکردهاند و از غذای ملعون تناول ننمودهاند. درباره یکی از رواه حدیثشان نوشتهاند: «تا به حال چیزی را لعن نکرده است و از غذای ملعون نخورده است تا اینکه در ماه یک یا دو درهم به خادم خویش رشوه میداد تا اینکه طعام را لعن نکند در هنگامی که در مقابل حرارت تنور قرار میگیرد (8).
مفهوم لعن در جاهلیت با عدالت خدا در تعارض است
این معنای لعن نزد عرب جاهلی و بنیامیه بود. هر چند باطل بودن این اعتقاد واضح است؛ چرا که چنین اعتقادی با عدالت خداوند در تعارض است. علاوه بر این هر کسی میتواند مرکب، خانه و زندگی شخص دیگر را لعن کند آنگاه بدون هیچ دلیلی تمام آنچه را که لعن کرده شوم و پست و غیر قابل استفاده میشود. توجه به معنای لعن برای داشتن درک درست از دستور سب و لعن که توسط معاویه صادر شد حائز اهمیت است، اما لعن در قران نیز به کار رفته است.
لعن در اسلام سلاحی علیه دشمنان است
لعن در قرآن و سنت رسول خدا و انبیاء گذشته سلاحی بر علیه دشمنان خداوند است. خداوند از زمانی که آدم بر زمین هبوط کرده لعن را ضد ابلیس و اتباع او استعمال کرده است. همانطور که گذشت؛ لعن در قرآن یعنی غضب خداوند بر ملعون و طرد او از رحمت خداوند و انبیاء از لعن در مقابل کافرین که مطرود از رحمت خدا هستند استفاده میکنند.
تا اینجا به دو مفهوم مهم لعن پی بردیم؛ یکی این که لعن در قرآن و لسان نبی اعظم سلاحی در مقابل منکران و کافران است و دیگری اعتقاد عرب جاهلی و بنیامیه به معنای انشائی لعن؛ یعنی حلول لعن در شخص ملعون میباشد که این دو عنصر در درک مفهوم لعن نزد معاویه بسیار مهم است.
خیانت معاویه که اگر همه کفار جمع میشدند، نمیتوانستند آن را انجام دهند
با توجه به مفاهیم لعن که گذشت لازم به توضیح نیست که معاویه با این سیاست سب و لعن چه خیانت بزرگی به اسلام و شخص پیامبر (ص) کرد؛ خیانتی که اگر همه کفار جمع میشدند نمیتوانستند ذرهای از آن را انجام دهند، اما معاویه با چهره نفاق و مخفی شدن پشت نقاب خونخواهی عثمان و مظلومیت او این خیانت را در حق جهان اسلام بلکه بشریت مرتکب شد.
روایاتی از پیامبر (ص) مبنی بر مذموم بودن سب علی (ع)
امیرالمومنین، برادر رسول خدا میباشد و رسول خدا درباره ایشان فرمود: عَلِیٌّ مِنِّی کَرَأْسِی مِنْ بَدَنِی (9)؛ علی از من است مانند سر من در بدنم. این روایت در منابع مخالفین نیز نقل شده است. پیامبر در حدیث دیگری فرمودند: لاتسبوا علیا فإنه ممسوس فی ذات الله تعالى (10)؛ علی را سب نکنید؛ چرا که او در ذات خدا ممسوس است. پیامبر همچنین فرمودند: من سب علیا فقد سبنی و من سبنی فقد سب الله (11)؛ هرکس علی را سب کند مرا سب کرده و هرکس مرا سب کند خدا را سب کرده است.
به راستی، با توجه به مفهوم لعن، وقتی آن مظلوم تاریخ مورد لعن قرار میگیرد چه تاثیری در طبقات جامعه خواهد گذاشت؟ وقتی علی (ع) و فرزندانش بر بالای منبر بعد از هر نماز لعن شوند دیگر چگونه میتوان توقع داشت که از او و فرزندانش پیروی کنند؟ قطعا منظور معاویه این نبود که چند صباحی دستور لعن را ادامه دهد و بعد از راحت شدن از مخالفین، آن را رها سازد. او با توجه به مفهوم لعن در عرب جاهلی به دنبال فرهنگسازی عمیق در نسلهای آینده بود. کما اینکه خود او تصریح میکند که آن مقدار این سیاست را ادامه خواهم داد تا اینکه بزرگان بر این عادت پیر شوند و کودکان بر این عادت بزرگ شوند تا اینکه ذکری از علی در میان نباشد (12).
لعن عرب جاهلی مهمترین ابزار تحریف دین است
لعن، طبق فرهنگ عرب جاهلی و بنیامیه در شخص ملعون حلول میکند. حال توجه به این نکته الزامی است که معاویه دستور به لعن کسی میدهد که باید بعد از رسول خدا مفسر قرآن باشد و مرجع علمی امت اسلام قرار گیرد و به واسطه رجوع به او قرآن در میان مسلمانان تفسیر و تبیین شود. کسی که پیامبر خدا در حدیث ثقلین او را افضل از قرآن معرفی کردهاند؛ چرا که او مترجم قرآن است و با تمسک به او و رجوع به محضرش، اختلافات از بین میرود و با محور قرار گرفتن او اسلام زنده میماند.
در نتیجه، معاویه با استفاده از فرهنگ جاهلیت در مورد مفهوم لعن؛ امیرالمومنین را از میان جامعه حذف کرد. با توجه به سیاست لعن علی (ع) و فرزندانش و همچنین با توجه به معنای لعن به معنای انشائی آن، به این ترتیب، معاویه اهلبیت و در راس ایشان علی (ع) را با زبانش کشته و دیگر کسی برای کسب معارف دین سراغ اهلبیت نمیرود. به علت این سیاست، مرجعیت علمی اهل بیت عملا در جامعه از بین میرود و مفسر قرآن و مترجم آن از جامعه حذف میشود؛ چرا که در فرهنگ ایشان لعن در هر چیزی که مورد لعن واقع شود حلول میکند.
وقتی مردم حافظ دین را از دست بدهند و مفسر قرآن را بر بالای منبر سب کنند دیگر تحریف دین کار سختی نخواهد بود و صراحتا باید گفت در جامعهای که مفسر و مترجم کتاب هدایت مورد لعن و سب قرار میگیرد دینی جز ضلالت و گمراهی نخواهند داشت. هرچند باید در مورد تاثیرات این سیاست معاویه به طور مستقل بحث شود اما باید توجه داشت که شهادت مظلومانه اهلبیت در کربلا و اعمال وحشیانه قاتلان امام حسین (ع) نتیجه این سیاست شوم معاویه است.
معاویه در نگاه مردم جای خویش را با بنیهاشم عوض کرد
اگر بگوییم کاری را که قرآن درباره بنیامیه کرد معاویه درباره بنیهاشم انجام داد سخنی به گزاف نگفتهایم. قرآن ایشان را شجره ملعونه معرفی کرد تا هر کسی که مسیر هدایت را میخواهد از بنیامیه یا همان شجره ملعونه احتراز کند.
معاویه سعی کرد در نگاه مردم جای خویش را با بنیهاشم عوض کند و خویشتن را شاهراه هدایت معرفی نماید. یکی از مهمترین ابزارهای معاویه برای اعمال این سیاست دستور سب و لعن بود؛ هرچند سیاستهای کشتار شیعیان و دستور منع نقل حدیث را هم باید در کنار سیاست سب و لعن او دید. خاصه این که وی پیراهن عثمان را برافراشت و در رثای عثمان، اشک تمساح ریخت و بر جعل حدیث در مناقب او بسیار کوشید.
معاویه این سیاستها را بعد از جنگ صفین با قدرت بیشتری ادامه داد و همواره علی (ع) را به عنوان قاتل عثمان معرفی میکرد و از این رو مردم را تشویق به لعن و سب آن حضرت مینمود. به راستی هدف او از این همه ظلم چه بود؟ باید این حقیقت را مورد توجه قرار داد که در تمام سیاستهای پلید معاویه اهداف فرهنگی مورد توجه او بوده است. او حتی در حرکتهای بسیار خشن نظامی نیز اهداف فرهنگی را دنبال میکرد.
دستهبندی کسانی که به دست معاویه به قتل رسیدند
مقتولان معاویه را در کشتارهای دسته جمعی یا ترورهای فردی که او انجام داد میتوان به سه دسته تقسیم کرد؛ دسته اول عدهای بودند که در جنگهای معاویه بر علیه علی (ع) در یاری امیرالمومنین (ع) نقشی کلیدی داشتند. توجه به این نکته ضروری است که دو جنگ از جنگهای معاویه علیه علی (ع) به خونخواهی عثمان بود و جنگ نهروان هم در طول جنگ صفین قرار داشت. علاوه بر این، باید به این نکته توجه داشت که بهانه معاویه برای سب حضرت، قتل عثمان بود.
دسته دوم از مقتولان معاویه کسانی بودند که معروف به شیعیان خالص علی (ع) هستند. آنها به قیمت از دست دادن جان خویش از سب امیرالمومنین ابا کردند، این افراد کسانی بودند که زبانشان از شمشیر برندهتر و سکوت ایشان و عدم همراهی آنها با سیاست سب معاویه از زبانشان برانتر بود. اغلب این افراد خاصه حجر بن عدی از شخصیتهای ممتاز و مورد توجه عصر خویش بودند.
سخن گفتن این افراد، احقاق حق امیرالمومنین و تنویر اذهان عمومی نسبت به فضائل و مناقب امیرالمومنین و سکوتشان به معنای ناصواب بودن فعل معاویه بود. از این رو، گروه دوم از مقتولان معاویه غالبا عناصر تاثیرگذار فرهنگی بودند.
عده سوم مقتولان معاویه کسانی بودند که با ولایتعهدی یزید مخالف بودند و مخالفت ایشان در میان مردم اثرگذار بود. از جمله مقتولان دسته سوم باید از عایشه را نام برد. هرچند عایشه زوجه پیامبر و کسی بود که همراستا با سیاست معاویه جنگ جمل را به راه انداخت، اما به خاطر مخالفتهایش با ادامه حکومت امویان توسط یزید با مکر معاویه به قتل رسید.
هدف معاویه از اعمال فشار نظامی و سیاسی، تغییر فرهنگ بود
با کمی تامل آشکار خواهد شد که هدف میانمدت معاویه از این اعمال فشار نظامی و سیاسی، تغییر فرهنگ اسلامی و جایگزین کردن فرهنگ اموی بود که تا حد قابل توجهی نیز موفق به این کار شد و توانست فرهنگی را در بخشی از جامعه مسلمانان به وجود آورد که از اساس با محبت اهلبیت بیگانه باشند.
باید توجه داشت در فضای فرهنگی جامعه امروز هر چه معرفی اهلبیت کمتر مورد توجه قرار گیرد، معاویههای زمان فرصت حضور بیشتری خواهند داشت.
پینوشتها:
1. مستدرک الوسائل 6 177 12- باب عدم جواز سب الریاح و الجبال؛ مستدرک الوسائل 9 141 140- باب تحریم لعن غیر المستحق.
2. جواهر التاریخ، الشیخ علی الکورانی العاملی، ج 2، ص 435.
3. کنز الفوائد للکراجکی، 75.
4. کنز العمال: 3 / 877؛ مصنف ابن أبی شیبة: 6 / 163.
5. صحیح مسلم: 8 / 23.
6. فی مجمع الزوائد: 8 / 76.
7. فی فیض القدیر للمناوی: 1 / 441.
8. ابن سعد: 7 / 223.
9. بحارالأنوار 8 6، باب 18، ص 1.
10. کنزالعمال، متقی هندی، ج 11.
11. همان.
12. الأربعین فی حب أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب (ع)، علی أبو معاش، ج 4، ص 306.