امام رضا(ع) تمام توطئههاي مامون را خنثي كرد
هنگامی که امام رضا (ع) وارد مرو شد، برخلاف میل مامون استقبال باشکوهی از ايشان به عمل آمد؛ منابع تاریخی، گزارشهای زیادی از مناظرههاي میان امام (ع) و مامون ثبت كردهاند؛ امام (ع) در بيانات خود نه تنها امامت و ولایت را تبيين كردند بلکه زوایایی از اعماق آن را نیز به مشتاقان نشان دادند.
گروه دين و انديشه «خبرگزاري دانشجو»- حامد صارم؛ «همواره می خواهند که نور خدا را بوسیله دهانشان خاموش کنند، در حالی که خداوند تمام کننده نورش است؛ اگر چه کافران اکراه داشته باشند» (سوره صف آیه 8)
در تاریخ بشریت از آغاز خلقت آدم تا کنون پیوسته قومی که شعارشان در مقابل دعوت حجج الهی، «سمعنا و عصینا» (سوره بقره – آيه 93) بوده است اراده نابودی پیامبران و حجج الهی را داشته اند، اما غافل از اینکه اراده خداوند غالب بر تمام اراده ها خواهد بود «یدالله فوق ایدیهم»
اراده خداوند بر آن بود که آتش برای خلیلش گلستان شود، دریا برای کلیمش بشکافد، روحش (حضرت مسیح) به آسمان عروج کند و جان حبیبش در غار پشت تارهای عنکبوت حفظ شود.
همواره انسان های حقیر و ناپاک که انسانیت خویش را به ثمن بخس فروخته اند و از وجودشان جز حیوانیتی درنده خو باقی نگذاشته اند، بعد از شهادت پیامبر (بحار ج 22 ص 239و سوره تحریم ایه 3) به دشمنی با ولایت علی بن ابیطالب (ع) و ائمه معصومین (ع) پرداختند.
مخالفان حجج الهی برای اطفاي نور ولایت اهل بیت(ع)، سیاست های شیطانی مختلف و بسیار پیچیده ای به کار بردند؛ زیرا نمی توانستند فقط با کشتن و به شهادت رساندن ائمه (ع) و اصحابشان بر مردم حکومت کنند؛ به همين دليل برای ایجاد و استمرار حکومت ظالمانه و غاصبانه خویش مهمترین ابزارشان تجهیل مردم بود؛ چرا که کشتن و جنگ با ائمه برایشان امری غیرممکن بود.
حق حضرت زهرا (س) به بهانه ارث باقی نگذاشتن انبیا غصب شد و مردم شام از شهادت امیرالمومنین (ع) در محراب متعجب بودند که مگر او هم نماز می خواند؟ به کمک این جهل بود که معاویه آنها را چند سال به جنگ با حضرت گسیل داشت و بالاخره در کربلا بعضی از شدت جهل، کشتن خون خدا را عبادت پنداشتند و این جهل بزرگترین مشکل ائمه (ع) با مردم زمانشان بوده و هست؛ کما اینکه حضرت مهدی(عج )می فرماید: «قَدْ آذَانَا جُهَلَاءُ الشِّيعَةِ وَ حُمَقَاؤُهُمْ وَ مَنْ دِينُهُ جَنَاحُ الْبَعُوضَةِ أَرْجَحُ مِنْهبه» تحقیقا اذیت می کنند ما اهل بیت را جاهلان و حمقا شیعه و کسانی که بال پشه از دین و علم ایشان سنگین تر است.» (بحارالأنوار – باب 10- نفي الغلو في النبي و الأئمه)
مهمترین و خطرناکترین سیاستی که به کار گرفته شد – که شاید تا امروز هم اثرات آن هم باقی است – طرح و سیاست «حذف علمی اهل بیت» از جامعه است؛ جاهلان تمام همت خویش را گماردند تا مرجعیت علمی اهل بیت را غصب کنند و مانع از نورافشانی این شموس طالعه شوند و هنگامی که موفق نشدند دست به حذف فیزیکی و قتل اولیای خدا می زدند.
چه بسیار زیاد پيش آمده كه معصومین و امامان هدی از مردم به علت استفاده نکردن از چشمه های جوشان معرفت اهل بیت گلایه کردند و نسبت به این سیاست شوم هشدار دادند با الفاظی بسیار تکان دهنده؛ شاید عجیب باشد كه ائمه فرمودند: ما بئر معطله (حج 45) هستیم؛ یعنی چاه تعطیل و پلمپ شده؛ منظور از اين عبارت این است که ایشان چاهی سرشار از آب گوارا هستند براي سیراب شدن تشنگان، ولي آن قدر به آن رجوع نکرده اند که مانند چاه تعطیل شده، می ماند.
یا در جايي ديگر می فرمایند: «مردم نهر عظیم (رودخانه بسیار بزرگ) را رها کرده اند و برای رفع عطش به مکیدن کف های دور دهانشان اکتفا نموده اند» پرسیده شد: «نهر عظیم چیست» فرمودند: «ما اهل بیت نهر عظیم هستیم.»
يا که خطاب به حسن بصری فرمودند: «شرق و غرب عالم را درنورد؛ علم صحیح فقط نزد ما خاندان است.»
کسی که کمترین آشنایی با احادیث شیعه داشته باشد تصدیق می کند که روایات بسیاری از این دست موجود است كه نشان مي دهد گویا بزرگترین ظلمی که به اهل بیت شده، فراموش کردن مقام علمی آنهاست که اگر از غصب خلافت بالاتر نباشد، کمتر نیست.
فرعون ها و سامری های زمان به تناسب موقعیت سیاسی خویش برای رسیدن به این هدف ترفندهای مختلفی به کار بردند که توضیح و تبیین هر کدام نیازمند کتابی مفصل است؛ از جمله ممنوعیت نقل و کتابت حدیث نبوی، جعل حدیث در فضايل منافقین و طلقا، ممنوعیت تفسیر قرآن، ایجاد مکتب رای و اجتهاد در مقابل اهل بیت و ساختن شخصیت های مجازی و دروغین علمی مانند کعب الاحبارها، حسن بصری ها، ابو حنیفه ها و قتاده ها که اغلب در احتجاجات آنها با ائمه جهل ایشان بر حق جویان واضح می شد.
یا حصر ائمه در منازل و ممنوعیت تماس مردم با اهل بیت؛ گاها بعضی از اصحاب در هیئت فروشندگان دورهگرد محضر امام می رسیدند و سوالات خود را مطرح می کردند و امام با تظاهر به خریدن کالا پاسخ ایشان را می دادند.
اما این سیاست در زمان حضرت ثامن الحجج (ع) به نحو دیگری پیش گرفته شد؛ در زمانی که شیعه دچار مسئله گروه واقفیه بود و عده ای از شیعه امامت امام رضا (ع) را منکر شده بودند، فرعون زمان حضرت رضا (ع) راهی به غیر از طریق گذشتگانش پیش گرفت و دو توطئه خطرناک را طرح ریزی کرد که در واقع هر دو توطئه را می توان جنگ نرم نامید و واضح است که جنگ نرم خاموش است و حرکت خزنده دارد و اثر آن بیشتر، فراگیرتر و ماندگارتر خواهد بود و اگر علم الهی امام نبود به هدف شومش می رسید و اثری از شیعه باقی نمی ماند؛ اولین طرح او مبارزه علمی با امام (ع) و دوم سفر اجباری امام (ع) بود.
توطئه اول
وقتی مردم در برداشت دینی دچار انحراف شوند، وظیفه امام اقتضا می کند که دست به اقدام بزند و سد راه انحراف شود؛ بر این اساس می بینیم که در عصر امام رضا (ع) وقتی عوامل انحراف فکری به اوج خود رسیده بود، ترجمه کتب بیگانگان، بخصوص اندیشه های الحادی فلسفی که از سال ها قبل آغاز شده بود، در جامعه جا باز کرده و گروه های کلامی برای دفاع از موقعیت و اثبات حقانیتشان افکار خود را بشدت رواج داده بودند و آزادی که از طرف بنی عباس – در بخش اندیشه های بیگانه – به مردم داده شده بود نقش خود را ایفا کرده و مجموع این عوامل، یک آشفتگی فکری را برای مسلمانان به ارمغان آورده بود.
امام رضا (ع) برای از بین بردن این انحرافات دست به اقداماتی زدند که از جمله آنها مسافرت به مراکز پخش این گونه اندیشه ها – از قبیل بصره – و مناظره با طرفداران مکاتب و اندیشه های مختلف بود.
در آن دوران فرقه ها و مذاهب مختلفی پدید آمده بودند و در اثر برخورد مسلمانان با عقاید و آرای اهل کتاب و نیز دانشمندان یونان، شبهات و اشکالات گوناگونی پدیدار شده بود و این بدان دلیل بود که مامون از نظر فکری گرایش به مذهب اعتزال داشت و در مکتب اعتزال، عقل از جایگاهی افراطی برخوردار است و بیشترین توجیه و تبیین شرع بر اساس قیاس عقلی انجام می گیرد.
این مکتب فکری برای عرضه اندام و ابراز قدرت علمی به فلسفه یونان پناهنده شده بود؛ این گرایش مامون موجب شد که به ترجمه کتب منطق و فلسفه روآورد؛ دکتر احمد فرید رفاعی در کتاب «عصر مامون» می گوید: «تا عصر مامون هیچ کاری روی ترجمه کتب فلسفی یونان نشده بود.»
در واقع مامون می خواست با رونق دادن به اندیشه های درهم و برهم و ساخته اوهام و افکار فلاسفه یونان از رونق بازار توجه به مقام علمی امامان که بخصوص پس از امام باقر (ع) و حضرت صادق (ع) چشمگیر شده بود، بکاهد؛ بر این اساس، فرستاده ای را به سوی حاکم سیسل – که مسیحی بود – فرستاد و از او خواست که کتابخانه سیسیل را که از حیث کتاب های فلسفی غنی بود، نزد او بفرستد. حاکم، اعیان دولت را جمع کرد و در خواست مامون را با آنها در میان گذاشت. آنها به او گفتند: «کتاب ها را به سوی او بفرست. سو گند به خدا!! این علم به هر کشوری داخل شود، مردم آن جا را فاسد می کند، حاکم این گفته را استوار دانست و به آن عمل کرد.»
توطئه دوم
هفتمین ظالم عباسی تمام تلاش خویش را کرد که به گمان خویش بوسیله این مهاجرت اجباری، خورشید طالع امامت را خاموش کند، امابرخلاف میل ملعون عباسی، حضرت امام رضا، عالم آل محمد (ع) مورد استقبال عجیب در شهرهای بین مسیر قرار گرفت و حضرت با نشان دادن معجزات بسیار غبار غفلت و جهل را از دیدگان بسیاری از حق طلبان زدودند؛ می توان گفت حضرت در هر شهر یا روستایی از خودشان معجزه ای ظاهر کردند که شرح آن در کتب مطو آمده است.
اما مهمترین قسمت سفر تاریخی و نورانی امام رضا (ع) ورود ایشان به مرو بود؛ معجزات بسیاری در مرو و شهرهایی که در مسیر بودند از آن حضرت آشکار شد که امامت ایشان برای همان اثبات شد، لکن باید تبیین و توضیح مطالب علمی ارزشمند، بخصوص در مباحث امامت را معجزه ای بزرگ از آن حضرت دانست؛ باید گفت یکی از بزرگترین معجزات امام رضا (ع) در مرو معجزات علمی ایشان است که تا امروز هم این معجزات زنده هستند و در این عرصه های علمی مبارز می طلبند.
به گواهی تاریخ در عصر امام رضا (ع) دیگر بار احیای معارف دینی را نظاره گریم؛ امام رضا (ع) نه تنها در مباحث توحیدی حرکت و تلاشی عظیم داشتند، بلکه در جهت بیان جایگاه امامت و اثبات شئون امامت آن چنان مدعیان دروغین را رسوا می ساختند که همگان انگشت حیرت بر دهان می گرفتند.
این مهم را می توان در جلسات مناظره ای که مامون به زعم باطل خویش جهت خرد کردن مقام علمی امام (ع) به راه انداخت، به خوبی دید.
مسئله امامت که دنیايی از معرفت و مهر را بر بال می کشد در شهر مرو و میان پیروان مذاهب مختلف مسلمان و غیر مسلمان از لبان مبارک امام رضا (ع) همچون چشمه ای زلال جوشید و گستره ای وسیع از حقیقت امامت بیان كرد.
هنگامی که امام رضا (ع) وارد مرو شدند برخلاف میل مامون استقبال باشکوهی از آن حضرت به عمل آمد، خوشبختانه منابع تاریخی، گزارش های زیادی از حوادثی که برای آن حضرت در مرو روی داده ثبت کرده اند که بسیاری ار آنها را مناظره ها و گفت گوهای میان امام (ع) و مامون تشکیل می دهد.
معجزه علمی امامت در کلام رضوی
عبد العزیز بن مسلم می گوید: «همراه با امام رضا (ع) در شهر مرو بودیم. در آغاز ورودمان به شهر، روز جمعه ای در مسجد جامع گرد آمدیم. در آن روز موضوع امامت را مورد بحث قرار داده و در مورد اختلاف بسیار مردم در این زمینه سخن می گفتیم. پس از آن من نزد امام رسیده و گفت و گوی مردم در این زمینه را به ایشان عرضه داشتم. آن حضرت تبسمی کرده و روایت گهرباری را انشا فرمودند.» که بیان کننده اوصاف و خصال امام و ویژگی های امامت الهی می باشد و به روشنی ثابت می کند که این مقام، تنها شایسته برگزیدگانی است که دست عنایت حضرت حق آنان را به امامت برگزیده و این اصطفای الهی جز در مورد امامان دوازده گانه شیعه صادق نمی آید.
امام (ع) نه تنها امامت و ولایت را تبیین فرمودند، بلکه زوایایی از اعماق آن را نیز به مشتاقان نشان دادند و چه زیباست این خطبه وقتی شمس الشموس از خورشید آسمان ولایت سخن می گوید و در آن خطبه امام را به خورشیدی مانند مي كنند که پرتو خویش را بر جهان گسترانده، در حالی که خود در بلندای افق قرار دارد، به سبب رفعت جایگاه دست احدی به آن نمی رسد و به جهت نورانیت هیچ چشمی توانایی دیدن او را ندارد.
مضامین این حدیث بی نیاز از سند است؛ چرا که جز از امام معصوم کسی نمی تواند چنین تعریف کامل و عمیقی از مقام امامت داشته باشد.
امام علی بن موسی الرضا (ع) طی این کلام شریف جایگاه و منزلت امام را بیان فرمودند، حدود 85 صفت از اوصاف امام و خصیصه های امامت را برشمردند و به آیاتی از قرآن تمسک جستند و در حقیقت این آیات شریف را تفسیر کردند. انسان کاملی که تفکر در مقامش عقل را حیرت دهد و توجه به کمالش مغز را مبهوت کند، که امام از این حد هم بالاتر است و برتر و هم از آن میزان فراتر، از این رو سزاوار است هر شیعه ای – حتی برای یک بار در عمر خود – این حدیث را مطالعه و سیری در ژرفای آن نماید.
منابع:
كتاب عصر مامون، فرید رفاعی
سفینه البحار، حرف میم کلمه مطران
اصول کافی کتاب الحجه، باب نادر جامع فی فضل الامام
عیون اخبار الرضا