سیاست مدارنی که از حضرت زهرا خواستگاری کردند/ آسمانی ترین ازدواج
امر ازدواج فاطمه به دست خدا است و یعنی شرط ازدواج با فاطمه این است که خداوند او را دوست بدارد و او نیز خداوند را دوست بدارد … پس به دنبال حیله و به رخ کشیدن موقعیت قبیلگی و مالی خویش نباشد .
گروه فرهنگی «نسیم آنلاین» ؛ حامد صارم : ازدواج به خودی خود یکی از مهم ترین تعاملات بشری می باشد . اما برخی از ازدواج ها از جهات گوناگون مورد توجه و اهمیت هستند . برخی از ازدواج ها الگو و اسوه هستند و برخی از ازدواج ها ممکن است جنبه سیاسی داشته باشد و یا اثر سیاسی بر آن مترتب باشد . وبرخی از ازدواج ها از همه این جهات و مسائل دیگر دارای اهمیتی ویژه هستند .
ازدواج حضرت زهرا سلام الله علیها و امیر المومنین صلوات الله علیه از جنبه های مختلف در خور توجه و دقت است . از سویی این ازدواج جهتی سیاسی دارد و از طرفی دیگر کلاس درسی است برای کسانی که می خواهند در دریای مواج فتنه ها و مشکلات و سختی های دنیا مسیر درست زندگی را پیش ببرند و به ساحل امنیت و آرامش برسند .
حضرت زهرا ، کیست؟
حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها شخصیتی مهم و دارای جایگاهی بسیار ویژه است . علاوه بر اینکه او دختر رسول خدا است تنها فرزند حضرت خدیجه نیز می باشد . ایشان در سن کودکی در مکه ،هنگامی که پیامبر رحمت سخت ترین آزارها و اذیت ها را از طرف قریش تحمل می کرد حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها پیامبر خدا را یاری می کرد و از ایشان دلجویی میکرد . زحمات حضرت فاطمه سلام الله علیها و محبت و ایثار ایشان نسبت به رسول الله به حدی بود که پیامبر ایشان را ام ابیها (مادر پدرش) خطاب نمود . آری!او هم چون مادر نسبت به پیامبر دلسوز ومهربان بود و هم چون مادری که برای فرزندش ایثار و از خود گذشتگی می کند برای حفظ و بقای دین پدرش ایثار و از خود گذشتگی نمود.
حضرت صدیقه طاهره به جز اینکه فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود خود جایگاه ویژه و بلندی داشت . فاطمه همان کسی بود که پیامبر د رباره او فرموده است :«از غضب او خداوند غضبناک می شود و از سرور و شادی او خداوند مسرور می شود » پیامبر،حضرت زهرا سلام الله علیها را سرور زنان دنیا معرفی نمود و او مصداق آیه تطهیر بود .
نفاق و منازعه قدرت
پیامبر رحمت پس از هجرت به مدینه ،استیلای سیاسی یافتند . در مدینه بود که ایشان بارها ناگزیر به جنگ نظامی با قریش شد . جنگ هایی مانند بدر ،احد و خندق که تمامی این جنگ ها تحمیلی بوده است بر خلاف عده ای که سعی می کنند به عمد یا خطا پیامبر رحمت را رسول جنگ و کشتار نشان دهند ؛ در حقیقت پیامبر اسلام در این گونه غزوات از حق مهاجرین و انصار که مورد تعدی قریش قرار گرفته بود دفاع می کرد . . وجود جنگ های بسیار که پیامبر اکرم ناگزیر از آن ها بود و برای حفظ کیان اسلام باید به دفاع بر می خواست نشان از این داشت که پیامبر در مدینه دارای قدرت و نفوذ سیاسی است .
ظاهرا نباید در مدینه پیامبر مشکلاتی مانند مکه داشته باشد. مدینه باید محل آسایشی برای پیامبر از اذیت ها و آزارهای گوناگون مشرکین باشد . اما آزمندان و طماعان قدرت که در جریان های مختلف نفاق در مدینه حظور داشتند شرایط مدینه را سخت تر از مکه می کرد . چرا که مخالفان مکی به صراحت اعلان دشمنی با پیامبر را می کردند اما دشمنان مهم پیامبر که به طمع قدرت و مکنت سیاسی با پیامبر همراه بودند در پوشش دوست و یار و همراه پیامبر در مدینه مرموزانه به توطئه و یا عوام فریبی و یا دسیسه ،برای یافتن قدرت تلاش می کردند.
منافقین که برخی از ایشان نفاق و برنامه ریزی برای به دست آوردن قدر ت را از مکه شروع کرده بودند خطری بسیار بزرگ تر و جدی تر نسبت به کفار و مشرکین بودند . خداوند متعال بارها و بارها در قرآن کریم در آیات بسیاری به معرفی ایشان پرداخته است . منافقین و هم دستانی از کفار که با ایشان هم داستان بودند به خوبی می دانستند که تازمانی که پیامبر در حیات هستند نمی توانند به قدرت سیاسی دست پیدا کنند بنابر این همان گونه که قرآن نیز بیان فرموده ایشان منتظر رحلت پیامبر بودند « نتربص به ریب المنون »(سوره طور آیه 30) چشم به راه مرگ براى اوییم.
بنابر این تمام تلاش ها برای وجهه یافتن نزد جامعه اسلامی بود که به واسطه آن بتوان پس از پیامبر از موقعیت سیاسی برتر، برای کسب قدرت تلاش نمود . و چه موقعیت سیاسی می توانست بهتر از این باشد که شخصی رابطه خویشاوندی با پیامبر داشته باشد و این رابطه خویشاوندی افتخاری برای او باشد که بتواند در کشمکش های سیاسی از آن به نفع خود بهره ببرد .
سقیفه و ادعای نزدیکی با پیامبر
توجه به درگیری ها و کشمکش های سقیفه این حقیقت را بهتر روشن می نماید . سقیفه که محل درگیری و منازعه برای حاکمیت و غصب خلافت شده بود ؛هرکدام از طرفین دعوا سعی می کند به گونه ای خویش را به پیامبر نزدیک نشان دهد . گروهی استدلال می کنند که اولین کسانی بودیم که همراه پیامبر هجرت کردیم و ما از قبیله پیامبر هستیم و دیگری می گوید ما به پیامبر پناه دادیم و در جنگها او را یاری نمودیم .
محور سهم خواهی منافقان از حکومت بر اساس ارتباط و میزان نزدیکی ایشان با پیامبر اسلام است . این نکته از سویی اهمیت بیشتری می یابد . خداوند حکیم برای پیامبر اسلام فرزند ذکوری قرار نداد . به جز ابراهیم که در خرد سالی وفات یافت . بنابر این اگر کسی می توانست داماد پیامبر باشد و آن هم همسر شخصی مانند حضرت زهرا سلام الله علیها از موقعیت بالای سیاسی برخوردار خواهد شد . از این رو بود که تلاش برای خواستگاری از حضرت صدیقه طاهره در میان برخی از چهره هایی که بعد از پیامبر برای کسب قدرت تلاش بسیار نمودند و خونریزی های بسیاری را مرتکب شدند آغاز شد .
سیاست مدارنی که از حضرت زهرا خواستگاری کردند
برخی از این افراد که در ذم ایشان نیز آیه نازل شده بود به خود اجازه دادند که به خواستگاری دختر پیامبر صلی الله علیه وآله بیایند . برخی از ایشان که با در بسته مواجهه شدند ثروت و دارایی های دنیای خویش را به رخ کشیدند و وعده شتران گران قیمت با بار هایی از کالاهای نفیس را برای مهریه حضرت زهرا سلام الله علیها دادند که این کار باعث خشم پیامبر رحمت شد . و سنگریزه هایی به سمت ایشان پرتاب کرد که این سنگریزه ها تبدیل به طلا شد .کنایه از این که خداوند متعال و فرستاده او از دارایی های شما بی نیاز است . بسیاری از این خواستگارن بعد از پیامبر در نقل وانتقال قدرت ها نقش جدی را بازی کردند و برخی از ایشان توانستند با مکر و فریب حکومت را به دست گیرند .
این نکته آنگاه بیشتر مورد توجه و اهمیت قرار می گیرد که حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها به دست برخی از خواستگارانش به شهادت می رسد . زمانی که او اصرار دارد که رهبر جامعه باید کسی باشد که قرآن به او اشاره کرده است و رسول خدا صلی الله علیه وآله او را معرفی نموده است . مقاومت بزرگ بانوی اسلام ، در برابر هتک دستور قرآن و پیامبر منجر به شهادت ایشان شد . آنانکه امروز به خاطر شان و مقام و ادعای محبت شان با پیامبر خواستگار او بودند؛ فردا قاتل او شدند چون او اصرار بر محبت پیامبر داشت و اجرا ی فرامین پیامبر را خواستار بود.
آسمانی ترین ازدواج
رسول الله ،پدر فاطمه زهرا سلام الله علیها بود . اذن ازدواج حضرت صدیقه طاهره باید به دست پدرش باشد . اما پیامبر رحمت به همه خواستگاران می فرمود امر ازدواج فاطمه به دست خدا است . یعنی او کنیز خدا است .و هر کسی لایق این ازدواج نیست . یعنی خداوند تعیین می کند چه کسی از طریق این دردانه هستی با پیامبر رابطه نزدیک خویشاوندی داشته باشد. و یعنی شرط ازدواج با فاطمه این است که خداوند او را دوست بدارد و او نیز خداوند را دوست بدارد و الا شایستگی همسری فاطمه زهرا سلام الله علیها را ندارد . خداوند تعیین می کند همسر فاطمه را پس شما دسیسه نکنید و به دنبال حیله و به رخ کشیدن موقعیت قبیلگی و مالی خویش نباشد .
پس از آنکه پیامبر به خواستگارن فاطمه فرمود امر ازدواج او با خداوند است خطاب به امیر المومنین فرمود یا علی خداوند تو را برای همسری فاطمه برگزیده است .یعنی تنها کسی که همتای فاطمه است علی علیه السلام است . امیر المومنین علیه السلام کسی است که خداوند او را برای این ازدواج انتخاب نمود.
آری! این ازدواج آسمانی به امر خداوند صورت گرفت تا همگان بدانند نزدیک ترین شخص به پیامبر کیست ؟ تا همه بدانند ثروت و قدرت و مکنت دوستی با خدا نمی آورد. و این علی بن ابیطالب بود که هم خدا او را دوست داشت و هم او خدا را دوست داشت از این رو خداوند کنیزش حضرت فاطمه سلام الله علیها را به همسری برای او برگزید .