نابهنجاری ها و نابسامانی ها در جامعه نشان از این دارد که اگر متولیان فرهنگی ، چاره ای برای آن نیاندیشند درآینده ای نه چندان دور شاهد جامعه ای بیمار و منحط خواهیم بود…
گروه فرهنگی «نسیم آنلاین» ؛ حامد صارم – هنجارها و ناهنجاری های موجود در جامعه را می توان شاخصه ای مهم برای سلامت یا بیماری یک جامعه به شمارآورد . همان گونه که به عللی می تواند سلامت یک فرد به خطر بیافتد ؛سلامت جامعه نیز تهدید می شود . رفتارهایی که متناقض با محور تشکیل یک جامعه است نشانه ای مهم برای ناسالم بودن جامعه می باشد . معمولا بیماری جامعه بسیار آرام جامعه را فرامی گیرد به نحوی که بسیار دیر متوجه تهدید ها و ناهنجاری های موجود درجامعه می شوند . چرا که بسیار از مشکلات و ناهنجاریها در جامعه به صورت پنهان فراگیر می شوند .
عوامل نابسامانی های فرهنگی
مشکلات و ناهنجاری های فرهنگی جامعه امروز ،عوامل مختلفی دارد. بی شک میزان قابل توجهی از این مشکلات مستقیم یا غیر مستقیم ریشه در مشکلات اقتصادی و بیکاری دارد . برای رهایی از آن گرفتاری ها ،چاره ای جز بهبود وضع معیشت و اقتصاد وجود ندارد.
هرچند اقتصاد نقش مهمی در ایجاد مشکلات اجتماعی و ناهنجاریهای موجود درجامعه ایفا می کند اما نباید تمام آنچه که از فساد و بد اخلاقی و بی اخلاقی در جامعه دیده می شود را متاثر از شرایط اقتصادی دانست . بی شک در بسیاری از موارد نهادهای فرهنگی جامعه کم کاری و با تاسف زیاد باید گفت «کم فروشی » کرده اند .
بی توجهی به امور فرهنگی جامعه و نبودن سیاست و برنامه ای هوشمندانه و هدف مند در عرصه فرهنگ منجر به فاجعه های بزرگ فرهنگی در جامعه دین مدار شده است . جامعه ای دین مدار که ارزش های عمومی آن جامعه بر خلاف دینی است که به آن معتقد است . این بزرگ ترین فاجعه ای است که می توان در عرصه فرهنگ دید. از این فجایع در جامعه امروز کم نیست .
برخی از فجایع فرهنگی امروز
فراگیر شدن آرام جشن طلاق ، یعنی تبدیل شدن طلاق به یک ارزش و امری بسیار عادی . به حدی که حتی کیک های جشن طلاق و حتی کارت دعوت های جشن طلاق نیز در فضاهای مجازی دیده می شود . هر چند طلاق به خودی خود عملی حرام نیست اما طلاق به معنای فرو ریختن بنیان های یک خانواده است .که قطعا پدیده مبارکی نمی باشد .
از سوی دیگر آمار بسیار بالای طلاق را اضافه کنید به آمار پایین ازدواج و از طرف دیگر فرار از ازدواج به صورتی که بیم فراگیر شدن آن بسیار جدی است . «زندگی همپایی»دختران و پسران جوان که با تأسف بسیار از این پدیده سیاه به «ازدواج سفید» یاد می شود . برای عملی که از جهات بسیاری زشت و قبیح است ترکیبی بسیار زیبا به عنوان ازدواج سفید به کار می برد .عملی که به نوعی روسپیگری مردان و زنان را موجه نشان می دهد . و بی شک در آینده ای نه چندان دور این عمل قبیح و زشت بارمنفی نخواهد داشت .
این مسائل تمام مشکل جامعه نیست . مسائل بسیاری دیگر در ارتباط با پوشش های ناهنجار زنان و مردان در سطح شهرها ، علنی شدن بسیاری از مسائلی که سالهای نه چندان دور بسیار مخفیانه انجام می شد اما امروز به راحتی در سطح شهر تبلیغات می شود و امری بسیار طبیعی و نرمال جلوه داده می شود مانند انواع کلاس های رقص و اموری از این دست . و در طرف دیگر جامعه آمار در خور توجه زنان خیابانی ،با میانگین سن نسبتا پایین و از طرفی دیگر نقش بسیار مهم شبکه های اجتماعی که پخش فساد های اخلاقی را در جامعه با سرعتی دو چندان انجام می دهند . همه اینها وقتی باهم دیده شود نشان از این دارد که سلامت جامعه به سختی مورد تهدی جدی قرار گرفته است تهدیدی که می رود منجر به انحطاطی بدتر از جوامع غربی شود .
این مطالب قسمتی بسیار کوچک از نابسامانی فرهنگی جامعه است. از سویی دیگر فعالیت های گروه ها و تشکیلات های منحرف اعتقادی را باید مورد توجه قرار داد . رواج گروه های مختلف شیطان پرستی ، تبلیغات و جذب عرفان های کاذب ،که با کمال تاسف دارای انواع مختلف و ضریب نفوذ های بالا هستند و تلاش مسیحیت تبشیری و دیگر مکاتب باطل را میتوان تهدیدی دیگر برای جامعه امروز برشمرد.
مشکلات اقتصادی و معیشتی نیز به صورت های مختلف باعث شده است که از طرفی به این ناهنجاری ها دامن زده شود و از طرف دیگری به این انحرافات توجه نشود .
جامعه امروز ایران جامعه ای فرهیخته است
واضح است که جامعه دینی امروز ایران جامعه ای فرهیخته است و با همه این اوصاف نمی توان جامعه اسلامی امروز ایران را جامعه ای منحط یا در معرض انحطاط وصف کرد چرا که در جامعه امروز هم چنان نهاد خانواده علی رغم میل معاندین بسیار استوار و محکم می باشد که همین نکته عامل بسیار مهم و بازدارنده از بسیاری از این ناهنجاری ها می باشد . سخن گفتن از مشکلات فرهنگی جهت سیاه نمایی اوضاع فرهنگی جامعه نیست بلکه برای بیان این نکته است که سلامت جامعه مورد تهدید جدی قرار گرفته است .همانگونه هنگامی که یک انسان تب شدید دارد به معنای مرگ حتمی او نیست به معنای این است که سلامتی او مورد تهدید قرار گرفته است و باید برای سلامتی او کاری جدی انجام شود . مشاهده این نابهنجاری ها و نابسامانی ها در جامعه نشان از این دارد که اگر متولیان فرهنگی ، چاره ای برای آن نیاندیشند درآینده ای نه چندان دور شاهد جامعه ای بیمار و منحط خواهیم بود .
بی شک مهم ترین و اساسی ترین کاری که متولیان فرهنگ می توانند و باید انجام دهند بازسازی فرهنگ شیعی است . چرا که آنچه که به جامعه ما در مقابل فرهنگ های دیگر اصالت می دهد ارزش های شیعی جامعه ما است که با تاسف بسیار می رود که به فراموشی سپرده شود .
بیگانگی جامعه با نظام فکری اخلاقی شیعه
در عرصه فرهنگ بیشتر به مناسک و اداب تشیع پرداخته شده است . که البته خود این مطلب بسیار مهم و حائز اهمیت است اما باید دونکته را مد نظر داشت اول اینکه همین توجه به مظاهر فرهنگ و اعتقاد شیعه توسط متولیان فرهنگی انجام نمی شود بلکه کاملا مردمی و خود جوش هستند و نکته دوم اینکه برای آشنایی دقیق اقشار جامعه با نظام فکری شیعه کاری صورت نگرفته است .
عدم آشنایی با نظام فکری و اعتقادی شیعه در میان عموم جامعه باعث این شده است که نسبت به مبانی اعتقادی خویش نا آشنا باشند و این نا آشنایی از سویی و از سوی دیگر تلاش رسانه های هدفمند و شبکه های مجازی باعث زمینه رواج تفکرات ، اندیشه ها و خرده فرهنگ های منحرف درمیان اقشار جامعه می شود. و از سویی دیگرموجب سستی پایندی ناآگاهان به ارزش های شرعی باشد .
نابسامانی های فرهنگی در زمان بنی امیه
این نابسامانی فرهنگی در زمان ائمه طاهرین علیهم السلام نیز به نوعی وجود داشته است .در زمان امامت امام سجاد علیه السلام شهر مدینه به خاطر استیلای بنی امیه و سیاست های فریب کارانه ایشان اوضاع اخلاقی اسف باری را شاهد بوده است . در نقل های تاریخ این گونه آمده است :
شهر مدینه پر از زنان آوازه خوان شده بود و آنها نقش فعالی در آموزش غنا به دختران و پسران و گسترش آوازخوانی و اشاعۀ بی بند و باری داشتند؛ جای تأسف است که مدینۀ پیامبر صلی الله علیه و آله در عصر اموی مرکز خوشگذرانی شده بود، در صورتی که امید می رفت مرکز تمدن و فرهنگ دینی و منبع تفکر اسلامی در جهان باشد. جز اینکه امویان این پدیده را از بین بردند تا بتوانند مرکزیّت دینی و سیاسی اش را نابود کنند. (1)عایشه، دختر طلحه، بزم های مختلط از زن و مرد ترتیب می داد و در آن “عزۀ المیلاء” از آوازه خوانان مدینه، در آن آواز می خواند. (2)
عوامل انحطاط اخلاقی مدینه
عوامل مختلفی را می توان علت انحطاط مدینه برشمرد . از جمله اعتقادات فاسد مرجئه که صرف اعتقاد به خدا را باعث نجات از دوزخ می دانستند که در جامعه امروز ما آنچه که شاهد هستیم یا عینا تفکرات مرجئه است یا بد تر از آن است . بسیار شنیده می شود که اعمال عبادی و انجام واجبات را در سعادت و شقاوت خود دخیل نمی دانند بلکه آنچه را دخیل می دانند نیت خوب و قلب پاک است .این اعتقاد در مدینه آن روز یکی از عوامل انحطاط بود و دیگری سیاست بنی امیه بود که با سرگرم کردن مردم به شهوات ،روح قیام و حق طلبی را به انزوا بکشاند و از سویی با از بین بردن قبح و زشتی این اعمال زمینه را برای شهوت رانی خویش مهیا سازند و از این رو ایشان با اختلاط مجالس لهو و لعب و مختلط زن ومرد به این هدف رسیدند .«شوقی ضیف» از محققین بزرگ معاصر مصری در این رابطه می نویسد: در مدینه مجالس رقص و آواز مختلط تشکیل می شد، بدون آن که در میان زنان و مردان پرده ای باشد. عایشه، دختر طلحه بزم های مختلط از زن و مرد ترتیب می داد و در آن «عزۀ المیلاۀ» (یکی از آوازخوانان مدینه) آواز می خواند. (3)
همه این عوامل نقش به سزایی در این انحطاط بازی می کرد اما از همه مهم تر جدا کردن امام وسنت نبوی از میان جامعه بود .چرا که امام سجاد علیه السلام با زور شمشیر از متن جامعه به دور مانده بود از این رو آنحضرت با مناجات های خود سعی در ارتباط با مردم و نشان دادن راه هدایت را داشت .
مدیریت فرهنگی جامعه شیعه توسط ائمه علیهم السلام
امام سجاد موفق شد در آن فضای خفقان و فساد شاگردانی را تربیت کند . پس از ایشان امام باقر علیه السلام نیز با وضعی اینچنینی در جامعه مدینه روبرو بود جامعه ای که به خاطر مال و اموال و قدرت بنی امیه جامعه ای کاملا منحط بود .وارزش های جامعه را ملاک های هوسرانی تعیین می کرد . از سوی دیگر حاکمان بنی امیه اجازه تحرک زیاد به امام باقر علیه السلام را نمی دادند
امام باقر علیه السلام با استفاده از شاگردان امام سجاد علیه السلام جامعه شیعه را از انحرافات اخلاقی و گمراهی اعتقادی نجات داد . مدیریت فرهنگی امام باقر علیه السلام به گونه ای بود که مرزهای شیعه به عنوان یک مکتب کاملا واضح و روشن شد و نظام فکری شیعه به گونه ای تبیین شد که مکاتب رقیب در برابر منطق شیعه سر فرود آوردند .
تعلم و تخلق شاخصه مهم فرهنگ شیعی
نکته ای که بسیار حائز اهمیت است معارف امام باقر علیه السلام در تمام اقشار شیعه رسوخ کرد . امام باقر علیه السلام فرهنگی را تعریف کرد که دوبال تعلم و تخلق داشت . نتیجه این دوبال تعبد و بندگی خداوند متعال بود . بنابر این جامعه ای از شیعه ساخته شد که اساس آن توحید و بندگی خدا بود و ابزار حفظ این فرهنگ وجامعه ممتاز از فرهنگ های رقیب تعلم و تخلق می باشد . در روایات بسیار می بینیم که امام باقر علیه السلام همه شیعیان را امر می کند به مجالس تعلم علوم الهی . و ائمه هدی علیهم السلام پس از ایشان بر استمرار و حفظ این مجالس تایید و تاکیید می کردند .
امام باقر علیه السلام فرمودند :«رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیَا الْعِلْمَ فَقِیلَ وَ مَا إِحْیَاؤُهُ قَالَ أَنْ یُذَاکِرَهُ بِهِ أَهْلَ الدِّینِ وَ الْوَرَعِ»خداوند رحم کند بنده ای را که علم را احیا نمود پرسیده شد احیاء علم چیست ؟ فرمود علم را با اهل دین و تقوا مذاکر کند ». و همچنین ایشان فرمودند :« تَذَاکُرُ الْعِلْمِ دِرَاسَةٌ وَ الدِّرَاسَةُ صَلَاةٌ حَسَنَةٌ. مذاکره علم دراست است و دراست نماز نیکو و حسنه می باشد »دراسه قرائتی همراه با تعهد و تفهم است یعنی خواندنی که همراه با حفظ و فهم باشد . (4)همچنین ایشان فرموده اند :«تَذَکُّرُ الْعِلْمِ سَاعَةً خَیْرٌ مِنْ قِیَامِ لَیْلَةٍ.یک ساعت یاد گرفتن و مذاکره علم از صبح تا شب عبادت کردن بهتر است »(5)
جاری شدن علم و اخلاق در شریان های جامعه شیعه
بنابر این جامعه ای را که امام باقر علیه السلام ترسیم می کند و در واقع نیز به صورت عملیاتی اجرا می شود جامعه ای است که بالاترین ارزش را علم اندوزی دارد . همه افراد جامعه تشویق می شوند که علم اهل بیت را یاد بگیرند . چنین تشویقی از سوی امام موجی از اقبال شیعیان برای یادگیری و تعلم را ایجاد کرد. علمی که یکی از نتایج آن تخلق به اخلاق انسانی و اسلامی می باشد . در کلمات ائمه علیهم السلام آمده است :« لَا تَجْلِسُوا عِنْدَ کُلِّ عَالِمٍ إِلَّا عَالِمٍ یَدْعُوکُمْ مِنَ الْخَمْسِ إِلَى الْخَمْسِ مِنَ الشَّکِّ إِلَى الْیَقِینِ وَ مِنَ الْکِبْرِ إِلَى التَّوَاضُعِ وَ مِنَ الرِّیَاءِ إِلَى الْإِخْلَاصِ وَ مِنَ الْعَدَاوَةِ إِلَى النَّصِیحَةِ وَ مِنَ الرَّغْبَةِ إِلَى الزُّهْدِ. نزد هر عالمی که شما را از پنج چیز به سوی پنج چیز دیگر نمی خواندنشینید: ا- شما را از شک به سمت یقین ببرد 2- از کبر به سمت تواضع بکشاند 3- از ریا به سوی اخلاص بخواند 4- از دشمنی به سوی خیرخواهی سوق دهد 5- شما را از دنیا طلبی به زهد برساند»(6)
این روایت پنج شاخصه جامعه شیعی را معرفی می کند یقین ،تواضع ،اخلاص،خیرخواهی و زهد . تصور جامعه ای که همه افراد آن و یا حد اکثر افراد آن جامعه چنین باشند برابر است با آرمانی ترین جامعه ای که می شود تصور نمود .
رسالت متولیان فرهنگ و دین مداران
بی شک باید جامعه را به سمت معارف امام باقر علیه السلام سوق داد و برای این مهم برنامه ریزی نمود . جامعه ای که طراحان و متولیان فرهنگی آن به این سمت حرکت کنند بی شک نجات جامعه را تضمین شده خواهند یافت امام صادق علیه السلام فرمودند :«تَزَاوَرُوا فَإِنَّ فِی زِیَارَتِکُمْ إِحْیَاءً لِقُلُوبِکُمْ وَ ذِکْراً لِأَحَادِیثِنَا وَ أَحَادِیثُنَا تَعْطِفُ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ فَإِنْ أَخَذْتُمْ بِهَا رَشَدْتُمْ وَ نَجَوْتُمْ وَ إِنْ تَرَکْتُمُوهَا ضَلَلْتُمْ وَ هَلَکْتُمْ فَخُذُوا بِهَا وَ أَنَا بِنَجَاتِکُمْ زَعِیمٌ.هم دیگر را زیارت کنید که این کار باعث احیای قلوب شما می شود و در دیدار بایکدیگر احادیث ما را ذکر کنید که این کار باعث می شود به یکدیگر معطوف (مهربان)شوید اگر روایات ما را بگیرید هدایت می شوید و نجات خواهید یافت و اگر رها کنید هلاک خواهید شد پس احادیث ما را بگیرید در حالی که من ضامن نجات شما خواهم بود ».(7) بی شک جامعه امروز ما در دوراهی نجات و هلاکت است و امام باقر علیه السلام و دیگر ائمه هدایت . هم سر منزل مقصود و جامعه ایده آل را معرفی نمودند و هم راه کار رسیدن به آن را نیز نشان داده و به آن امر نمودند . روشن و واضح است که در جامعه کنونی ما این دستورات به فراموشی سپرده شده است . و بار سنگین این گناه بزرگ بعد از متولیان فرهنگی ،بردوش جامعه دین مدار و متدین است . چرا که ایشان به سمت علوم باقری و صادقی علیهما السلام نرفته اند و نمی روند .
لزوم توجه بیشتر به نظام های عقلانی ،معرفتی و اخلاقی شیعه
هنگامی که به روایات ایشان بی توجهی باشد رواج بی خدایی و نماد های آن در جامعه امری طبیعی است . شیوع رفتارهایی که از فرهنگ های بی هویت رسوخ می نماید را نباید دور از انتظار دانست . بی اطلاعی جوانان از نظام عقلانی و معرفتی شیعه نتیجه جز ایجاد زمینه برای ورود تفکرات الحادی نخواهد داشت . عدم شناخت نسبت به نظام خانواده ای که ائمه اطهار برآن تاکیید نموده اند نتیجه ای جز آمار بالای طلاق نخواهد نداشت .دوری از نظام اخلاقی اهل بیت نتیجه ای جز ازدیاد بی اخلاقی ها ،بزه کاری ها و مشکلات دیگر نخواهد داشت .
مادامی که دین مداران به سمت نهادینه کردن روایات در میان جامعه نروند هر روز بیش از روز قبل شاهد دین گریزی و سست ایمانی و تبعات آن در جامعه خواهیم بود . جامعه ما به جز رفتن به سمت معارف ناب احادیث راه دیگری نخواهد داشت معارفی که جامعه را مبتنی بر توحید خواهد ساخت . معارفی که به جامعه دوبال پرواز خواهد داد. بال تعلم و بال تخلق. جامعه عالم و با اخلاق ،ارزش های آن براساس علم و اخلاق تنظیم خواهد شد . و جوامعی که از این علم و اخلاق دور باشند ارزش های آنان بر اساس شهوت رانی ،مد پرستی،غرب زدگی و بی هویتی تعریف خواهد شد .
پی نوشت ها:
– تحلیلی از زندگانی امام سجاد علیه السلام، باقر شریف قرشی، ترجمه محمدرضا عطایی، ج2، ص704.
الشعر و الغنا فی المدینۀ و مکه لعصر بنی امیه، شوقی ضیف، ص50.
همان
بحار الأنوار (ط – بیروت) ؛ ج1 ؛ ص206
بحار الأنوار (ط – بیروت) ؛ ج1 ؛ ص204
بحار الأنوار (ط – بیروت) ؛ ج1 ؛ص205
وسائل الشیعة ؛ ج16 ؛ ص346