مجلسی نه محدثی ساده نگر و سطحی و صرفا روایتگر ، بلکه عالمی نقاد و حدیث شناس و جدا کننده سره از ناسره است.
گروه فرهنگی «نسیم آنلاین»، حامد صارم- کتاب مهم ترین پدیده عرصه فرهنگ است. کتاب علاوه بر اینکه باعث رشد و تعالی جامعه می شود؛ باعث حفظ و انتقال فرهنگ و علم به نسل های آینده می شود . هر علمی با اتکاء به تراث مکتوب خویش می تواند تعالی یا تکامل بیابد . به بیانی واضح تر مهمترین حامل فرهنگ از نسلی به نسلی دیگر کتاب می باشد . یکی از مشخصه های پیشینه فرهنگی هر مکتب و یا جامعه میراث مکتوب آن جامعه می باشد . میزان توانمندی علمی و پایداری هر مکتب در آینده بستگی به میزان تالیفات آن مکتب دارد . اگر بخواهند فرهنگ یا آیینی را برای آینده گان حفظ کنند یکی از مهم ترین ومؤثرترین راه کارها تولید کتب و حفظ و نشر آنها می باشد .
تدبیر رسول خدا در حفظ و صیانت دین
خداوند متعال رسول گرانقدر خویش را به علم می ستاید و درباره او می فرماید :«… وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ… (1) به تو تعلیم دادیم آنچه را که به نمی دانستی » بنابراین سخنان پیامبر رحمت گوشه ای از آن علم الهی بود که به ایشان تعلیم داده شده بود.رسول خدا برای حفظ این علم الهی و رسیدن آن به آینده گان دستور اکید به کتابت احادیث را دادند ،هرچند برخی از منافقین در زمان حیات پیامبر، اصحاب را از کتابت حدیث منع می کردند .
عبد الله بن عمر می گوید :«من هر آنچه را از رسول خدا می شنیدم را می نوشتم و می خواستم آن را حفظ کنم گروهی از قریش من را از این کار منع کردند و گفتند پیامبر در حال خشنودی و غضب سخن می گویند (این سخن منافقانه نشان از کفر گوینده آن دارد)من از نوشتن دست برداشتم تا اینکه این مطلب را به پیامبر عرض کردم . رسول الله صلی الله علیه وآله فرمود :« أکتب ، فوالذی نفسی بیده ما خرج منه إلا حق . بنویس ،قسم به آن کسی که جان من در دست اوست از آن ]دهان من[ جز حق خارج نمی شود.»(2) این روایت و روایات دیگری در این باب دلالت بر این مهم دارد که پیامبر اکرم اصرار بسیار زیادی برای مکتوب شدن احادیث داشتند هر چند برخی از منافقان در زمان حیات ایشان از کتابت منع می کردند و هنگامی که پس از شهادت پیامبر قدرت را غاصبانه تصرف نمودند منع کتابت و نقل حدیث را رسما بخشنامه کردند.
تدوین کتب در زمان ائمه طاهرین علیهم السلام
پس از پیامبر اکرم ، اوصیاء ایشان به این مهم اهتمام ورزیدن و شیعیان خود را به کتابت احادیث نبوی و احادیث ائمه طاهرین امر نمودند . این اهتمام ویژه اهل بیت علیهم السلام باعث شد که شیعیان دست به تالیفات گسترده ای بزنند . کتابت حدیث و تالیفات شیعیان در زمان امام باقر و امام صادق علیهما السلام به اوج خود رسید . تا جایی که پس از این دو امام، شیعه برای هر آنچه که در امور دینی خود بدان نیاز داشت تالیف و مکتوبی داشت . (3) به ارشاد و امر اهل بیت علیهم السلام و اهتمام ویژه و پرکاری و تحمل مشقات طاقت فرسا توسط شیعیان مکتب شیعه دارای انبوهی از تالیفات و کتب مختلف در علوم متنوع شد . در این باره محقق بحرانی می نویسد : «روش و شیوه قدما اصحاب امامیه در عصر حضور ائمه در مدتی بیش از سیصد سال تا زمان محمدون ثلاث(شیخ کلینی،شیخ صدوق و شیخ طوسی) سنت ضبط عاحادیث و تدوین آن در مجالس ائمه طاهرین بود.ایشان تسریع در کتابت آنچه که از معصومین می شنیدند داشتند چراکه از عارض شدن سهو وفراموشی ترس داشتند »(4) بنابر این متب شیعه در زمان حضور معصوم دارای غنای علمی و فرهنگی شد به برکت کتاب های بسیاری که تالیف شده بود . از آنجا که به تدبیر ائمه علیهم السلام این علوم و معارف تدوین و مکتوب شده بود این فرهنگ عظیم در تاریخ ماندنی بود . چرا که یکی از کار کردهای کتاب انتقال فرهنگ و دانش به نسل های بعدی است . ائمه طاهرین علیهم السلام به خوبی نسل های آینده را از معارف و علوم مختلف اسلامی غنی کردند . حجم بالای این نگاشته ها به حدی بود که در میان دانشمندان شیعه عده ای به کار فهرست نگاری مشغول شدند و کتاب های فهرستی مختلفی برای به فهرست درآمدن این کتب تالیف شد .
کتاب سرمایه عظیم شیعه
بی شک محدثان پرکار شیعه سرمایه فرهنگی عظیمی را برای شیعه به ارث گذاشتند.سرمایه ای که از جنس کتاب و نگاشته های کلمات نورانی و علوم وحیانی ائمه طاهرین بود. مکتب شیعه ، به یمن وجود اهل بیت و مجاهدت های بزگانی چون زراره ،هشام بن حکم ،محمدبن مسلم ،ابن ابی عمیر و بزنطی و ده ها محدث جلیلی قدر چنین پشتوانه علمی عظیمی را دارا شد.
یکی از مهم ترین وظایف همه شیعیان عصر غیبت بالاخص علما و خواص جامعه حفظ و نشر این کتب ارزشمند و گران قیمت می باشد . اما با تاسف زیاد ، بسیاری از این کتاب ها در طول تاریخ از دست رفت .استیلای فراعنه در زمان غیبت ، و اهتمام مکاتب رقیب به محو مذهب شیعه عامل اصلی از بین رفتن بسیاری از این کتب شد . از جمله می توان به حمله تندروهای حنبلی به کتاب خانه عظیم شیخ طوسی در بغداد اشاره کرد . در این یورش ها دو بار کتابخانه بزرگ شیخ طوسی به آتش کشیده شد. و بسیاری از کتب از بین رفت .از طرف دیگر گذر زمان باعث شده بود گرد فراموشی بر بسیاری از این کتب بنشیند و باعث اندراس و انزوای این کتب ارزش مند شود .
علامه مجلسی احیاگر کتب و فرهنگ ناب شیعی
بزرگ مردی اهل علم و حدیث در قرن یازدهم ظهور کرد. زمانی که می رفت تا این تراث فرهنگی و عظیم شیعه به فراموشی سپرده شود عالمی جلیل القدر به نام مجلسی دست به شاهکاری سترگ زد . او برای حفظ کتب شیعه ، تلاشی بی وقفه ،طاقت فرسا ،اما خستگی ناپذیری را شروع کرد . او که توانسته بود از امکانات زمان خود بهترین استفاده را بکند با همتی عالی دست به جمع اوری کتب معروف ،معتبر و مشهور شیعه نمود . او اقصی نقاط جهان اسلام و هر جا که احتمال وجود کتابی از تراث حدیثی شیعه را می داد جستجو کرد . وی توانست بسیاری از نسخه های معتبر کتب گذشتگان را بیابد. ایشان برای حفظ این آثار کتابی عظیم و حیرت آور به نام «بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار » تالیف نمود .
بحارالانوار دائره المعارف جامع و در عین حال متقن و معتبر شیعی است . مرحوم مجلسی برای حفظ و احیای کتب گذشتگان علاوه برجمع اوری کتب عصر حضور ،آنها را در موسوعه خویش دسته بندی و باب بندی نمود . این کار باعث شد که منظومه فکری شیعه به صورت منسجم و با استناد به احادیث معتبر در بحار نمایانده شود . علاوه بر آن برای حدیث پژوهان آینده دسترسی به احادیث در باره یک موضوع خاص را بسیار آسان تر نمود . از طرف دیگر با این تالیف آثار پراکنده گذشتگان در این موسوعه حفظ و احیا شد .
مجلسی با کتاب های متنوع و با اهمیت خویش که در رأس آنها بحار الانوار می باشد توانست فرهنگ ناب شیعی و کتب آن را احیا کند و برای آیندگان از فراموشی ونابودی مصون بدارد.
صاحب بحار هفتاد و سه بهار را تجربه نمود. و بیش از سیصد سال از سفر ابدی او می گذرد اما همچنان سفره پرنعمت وبرکت علمی او روزی رسان دین پژوهان هست و تا زمان ظهور حجت کتاب های او از جمله بحار به پویندگان علم ودانش روزی خواهد داد همان گونه که ایشان در مقدمه بحارالانوار نگاشته است :« فأرجو من فضله سبحانه على عبده الراجی رحمته و امتنانه أن یکون کتابی هذا إلى قیام قائم آل محمد علیهم الصلاة و السلام و التحیة و الإکرام مرجعا للأفاضل الکرام و مصدرا لکل من طلب علوم الأئمة الأعلام و مرغما للملاحدة اللئام….»؛ امید دارم که خداوند سبحان از فضلش بر این بنده امیدوار به رحمتش و منتش این کتاب را تا قیام قائم آل محمد علیهم الصلاه و السلام مرجع برای فضلا و علما قرار دهد و این کتاب مصدر باشد برای هرکسی که علوم اهل بیت را طلب میکند و باعث خاک مالیده شدن دماغ ملحدین لئیم باشد.»
مجلسی احیاگر مظلوم فرهنگ شیعه
مجلسی بزرگ تر از آن است که بتوان در چنین یادداشت کوتاهی اورا به تصویر کشید و در عین حال در جامعه علمی و فرهنگی ما از مظلوم ترین افراد است .
از جمله ظلم هایی که به مجلسی شده است تهمت های نارواییاست که به مجلسی زده شده و با تأسف بسیار این تهمت و دروغ ها در ذهن بسیاری از مردم و حتی دانش پژوهان تبدیل به واقعیت شده است .
از جمله تهمت ها ،اتهام مخلوط کردن حق وباطل ،درست و غلط در بحار الانوار است . این گونه وانمود می کنند که مرحوم مجلسی با چشمان بسته احادیث را جمع آوری کرده است و تنها هدفش تالیف و تجمیع احادیث بوده است از این رو در این کتاب اغلاط و خطاهای بسیاری وجود دارد .تا جایی که برخی از اندیشمندان نوشته اند :« غرض مجلسی از گرد آوردن بحار نگه داشتن این حدیث هاست نه بیان درستی و نادرستی آن ها، بدین رو آن ها را بحار نامیده است. دریا چنان که درّ و گوهر را در خود دارد، از خزف نیز تهی نیست و این گوهر شناس است که باید درّ را از خزف جدا سازد.». و با کمال تأسف این نگارنده توجه نداشته است که نام کتاب مجلسی بحار (دریاها)نیست بلکه نام کتاب او دریاهای نور جامع گوهرهای اخبار ائمه می باشد .
گروه دیگر مدعی هستند که مرحوم مجلسی در مقدمه کتاب خود عنوان نموده است که ایشان احادیث مورد اعتماد و غیر موثق را در بحار جمع اوری نموده است .در حالی که مجلسی هیچ گته نه در مقدمه بحار و نه در جایی دیگر چنین سخنی یا شبیه به آن را ننوشته است بلکه وی در مقدمه می نویسد:
«اى برادران دینى من و اى دوستان ائمه طاهرینعلیهم السّلام! اگر شما در اظهار دوستى خود صادق هستید، بشتابید به جانب خوانى که من گستردهام، با دستهاى اعتراف و یقین آن را بگیرید، با وثوق و اطمینان به آن چنگ زنید …
برادران من! به شما مژده میدهم به کتابى که جامع مقاصد و داراى نکات بىنظیرى است که روزگار به خوبى و روشنى آنها نیاورده است، و ستارگانى است که از افق غیب درخشیده و چشم بندگان به روشنى و درخشندگى آنها ندیده است؛ رفیق شفیقى است که پیش از این کسى در صداقت و وفا، مانند آن را یاد ندارد…. من نظر به اینکه این کتاب مشتمل بر انواع علوم و حکمتها و اسرار است و از مراجعه به تمام کتب بىنیازکننده مىباشد، آن را «بحار الانوار»، (دریاهاى نور) جامع گوهرهاى اخبار ائمه اطهار علیهم السلام، نامیدم.» (5)
توجه ویژه مجلسی به اعتبار احادیث کتاب بحار الانوار
مجلسی نه محدثی ساده نگر و سطحی و صرفا روایتگر، بلکه عالمی نقاد و حدیث شناس و جدا کننده سره از ناسره است. بیان این مطلب فرصتی دیگر را می طلبد اما تنها به این نکته اشاره می شود که مجلسی صرفا در صدد تجمیع احادیث نبوده است . چرا که برخی از کتب را مرحوم مجلسی از درجه اعتبار ساقط می داند و از آنها نقل نمی کند و برخی از کتب را به آنها اعتماد کامل ندارد لذا تنها روایاتی را از این کتب نقل می کند که دلیلی برای اعتبار آن احادیث – مثل هم سویی آن احادیث با ایات قرآن و احادیث معتبر دیگر – داشته باشد . به عنوان نمونه وی در مقدمه در باره کتاب مصباح الشریعه می نویسد :«در کتاب مصباح الشریعه مطالبی وجود دارد که خردمند ماهر را به شک می اندازد. اسلوب آن شبیه سایر کلمات و احادیث و آثار اهل بیت علیهم السلام نیست. شیخ طوسی در کتاب مجالس خود بعضی از روایات مصباح الشریعه را چنین نقل می کند: روایت کرده اند برای ما جماعتی از ابی مفضل شیبانی با اسنادش از شقیق بلخی از فردی از اهل علم که برای او روایت کرده است. این نحوه نقل روایت بیانگر این است که مصباح الشریعه نزد شیخ و در عصر او موجود بوده و از آن روایت می کرده اما اطمینان کاملی به آن نداشته است و نزد او انتساب روایات آن به امام صادق علیه السلام ثابت نبوده چون سند آن به صوفیه (شقیق بلخی) منتهی می شود و از این رو مشتمل بر اصطلاحات و تعابیر صوفیان و مبتنی بر روایت از مشایخ آنان و کسانی که صوفیان در روایاتشان بدانان اعتماد دارند، می باشد.» (6)
از این گونه تعابیر در مقدمه کتاب بحار در مورد برخی از کتب وجود دارد . بنابراین مرحوم مجلسی توجه و دقت نظر بر مطمئن بودن و مورد وثوق بودن روایات کتاب شریف بحار الانوار را داشته است . و نمی توان به دلایل واهی اعتبار کتاب بحارالانوار را زیر سئوال برد و یا از ارزش کار بزرگ مرحوم مجلسی کاست .(7)
پی نوشت ها :
1- نساء 13
2- عن عبد الله بن عمرو ، قال : کنت أکتب کل شئ أسمعه من رسول الله صلى الله علیه ]وآله [وسلم أرید حفظه ، فنهتنی قریش عن ذلک ، وقالوا : تکتب ورسول الله صلى الله علیه وسلم یقول فی الغضب والرضى ؟ فأمسکت حتى ذکرت ذلک لرسول الله صلى الله علیه ]وآله [وسلم ،فقال : أکتب ، فوالذی نفسی بیده ما خرج منه إلا حق .تهذیب الکمال – المزی – ج 31 – ص 39.
3- الکافی (ط – الإسلامیة) ج1 ص57 .
4- أنه کان دأب قدماء أصحابنا المعاصرین لهم ( علیهم السلام ) إلى وقت المحمدین الثلاثة فی مدة تزید على ثلاثمائة سنة ضبط الأحادیث وتدوینها فی مجالس الأئمة ، والمسارعة إلى اثبات ما یسمعونه خوفا من تطرق السهو والنسیان ، الحدائق الناضرة – المحقق البحرانی – ج 1 – ص 9.
5- بحار الانوار جلد 1 ص 5
6- بحار الانوار جلد 1 ص 32
7- البته این بدان معنا نیست که مرحوم مجلسی دارای عصمت باشد .هر پژوهش گری حق تحقیق و یا نقد را حتی به کتاب مرحوم مجلسی را دارد اما محققی که با مبانی اعتبار سنجی،تاریخ حدیث شیعه و احادیث شیعه آشنایی قابل قبولی داشته باشد .