نویسنده :حامد صارم برداشتی آزاد از کتاب نفحات الازهار
چکیده
سید میر حامد حسین، از برجستهترین محققان شیعه، در کتابهای خود بهویژه عبقات الانوار، با بهکارگیری روشهای علمی و استدلالی دقیق، به دفاع از حقانیت اهل بیت (ع) و نقد دیدگاههای مخالفان پرداخته است. این چکیده، مهمترین روشها و رویکردهای او را در نقد و تحلیل احادیث و استدلالهای مخالفان بررسی میکند:
۱. نقض استدلالهای مخالفان: سید با استفاده از احادیث متواتر و تحلیل سیره اصحاب، استدلالهای مخالفان را بهطور سیستماتیک نقض میکند.
۲.بررسی اسناد و دلالت احادیث: او با بررسی دقیق اسناد و تحلیل دلالت احادیث، ضعفهای استدلالهای مخالفان را آشکار میسازد.
۳. توجه به شرایط صدور احادیث: سید به شرایط و زمان صدور احادیث توجه ویژهای دارد و نشان میدهد که بسیاری از احادیث در شرایط خاصی صادر شدهاند.
۴. استفاده از احادیث اهل سنت: او از احادیث اهل سنت برای نقض استدلالهای مخالفان استفاده میکند.
۵. معارضه با احادیث جعلی: سید با بررسی دقیق احادیث جعلی و ضعیف، استدلالهای مخالفان را باطل میکند.
این روشها نه تنها بر اهمیت انصاف، دقت و التزام به حقیقت تأکید دارند، بلکه نشان میدهند که فضائل اهل بیت (ع) غیرقابل انکار است و هرگونه تلاش برای تحریف آنها با چالشهای علمی و اخلاقی مواجه خواهد شد. این چکیده میتواند به عنوان الگویی برای پژوهشگران در حوزههای حدیثی، اعتقادی و تاریخی مورد استفاده قرار گیرد.
عقل: سپری در برابر تزویر و دروغ
عقل، موهبتی الهی است که انسان را قادر میسازد تا حقیقت را از دروغ تشخیص دهد. هنگامی که عقل با حقیقت روبرو میشود، به آن اعتراف میکند و در برابر آن سرکشی نمینماید. این ویژگی، عقل را به حجتی الهی برای همه انسانها تبدیل کرده است. خداوند برنامه هدایت خود را بر پایه همین عقل بنا نهاده و حجتهایی فرستاده که با نگاه عقلانی، صدق آنها آشکار است.
اما در برابر جریان هدایت، گمراهکنندگان همواره در تلاشاند تا عقل را از تشخیص درست بازدارند. از آنجا که عقل هرگز باطل را به جای حق نمیپذیرد، گمراهکنندگان به تزویر و فریب روی میآورند. آنها با پنهان کردن حقایق و وارونه جلوه دادن رویدادها، سعی میکنند عقل را دچار اشتباه کنند. هدف آنها این است که انسان به جای حرکت به سوی روشنایی، راه تاریکی را به اشتباه انتخاب کند. شیطنتهای آنها در قالب دروغپردازیهای عجیب، سندسازی، سندسوزی، تحریف، کتمان حقایق، و حتی شهادت دروغ خود را نشان میدهد. این روشها در طول تاریخ بارها تکرار شدهاند و هنوز هم ادامه دارند. نتیجه این کار، وارونهسازی حقیقت است؛ به طوری که باطل، خود را به عنوان حقیقت به انسانها عرضه میکند.
در طول تاریخ، منافقانی که در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) از هیچ توطئهای فروگذار نکردند، پس از رحلت ایشان نیز به خیانتهای خود ادامه دادند. آنها تلاش کردند تا جامعه را از حقیقت دور نگه دارند و اهل بیت پیامبر (ع)—که سزاوارترین افراد به پیامبر و عالمترین آنها بودند—را به حاشیه برانند. هدف اصلی آنها این بود که جامعه بشری از علم و نور اهل بیت (ع) محروم بماند. در این میان، برخی نویسندگان نیز به کتمان حقایق و تاریک کردن خورشید هدایت مشغول بودند. آنها تمام تلاش خود را به کار بستند تا نور الهی هدایت را در تاریکی پنهان کنند و جاهلانی را به عنوان نشانههای هدایت به نسلهای بعدی معرفی نمایند.
علامه میر حامد حسین: محققی که شبهات را به شوخی تبدیل کرد
در مقابل این تلاشهای تاریکاندیشانه، بزرگانی از متفکران و اندیشمندان، با ایثار و گذشت از لذات دنیوی، تمام توان و عمر خود را صرف تحقیق و تألیف کردند. آنها با تحقیقات دقیق و روشمند، باطل را ابطال و حق را محقق ساختند. یکی از این بزرگان، علامه سید میر حامد حسین هندی بود. او با تلاشی خستگیناپذیر و ایثاری بینظیر، توانست مولای خود، امیرالمؤمنین علی (ع)، را در روشنایی به مردم معرفی کند. او به گونهای عمل کرد که هیچکس نتوانست با دروغپردازی، کتمان حقیقت، یا تحریف واقعیتهای مسلم، این حق عظیم را انکار کند. اما او با چه روش تحقیقی به این موفقیت دست یافت؟ در نوشتههای گذشته، روش او در بررسی اسناد و استدلال به قواعد را بررسی کردیم، و در این نوشتار، به بررسی روش او در پاسخ به تحریفات و اشکالات کتاب تحفه اثنی عشریه خواهیم پرداخت.
سید میرحامد حسین، علاوه بر جنبههای علمی و دقت نظر در بحث، نهایت دقت را در صحت نقل قول و انتساب کلمات به افراد مختلف رعایت کرده است. از آنجا که همیشه دروغ را باید شبیه به حق رنگآمیزی کنند تا بتوانند محملی برای قبولاندن باطل داشته باشند، مرحوم علامه میر حامد حسین خط به خط و واژه به واژه کتاب تحفه اثنی عشریه را مورد دقت و بررسی قرار داد. تا جایی که گویی کتاب تحفه اثنی عشریه حتی یک جمله درست و مطابق با حقیقت ندارد. تناقضات و تضادها در اقوال صاحب تحفه و شاگردان و اساتیدش به حدی آشکار شده است که نمیتوان برای کتاب تحفه بهرهای از حق یافت. علامه میر حامد، مانند جد اعلای خود حضرت ابراهیم (ع)، که بهانهای برای بتپرستان باقی نگذاشت، عذری برای کسانی که امیرالمؤمنین علی (ع) را در تاریکی قرار میدهند و از او سر باز میزنند، باقی نگذاشت.
عظمت نویسنده، دقت نظر او، تسلطش بر علوم، پیگیری گفتهها، امانتداری در نقل و پایبندی عملی به قواعد تحقیق، همهوهمه در روشهای او در پاسخ به اشکالات یا نقد استدلالها آشکار میشود. او با قویترین برهانها و محکمترین دلایل، تمام راهها و بهانهها را بست و همه شکها و شبهات را دفع کرد، تا جایی که برای مخالفان هیچ راهی برای طعنه به مذهب یا خدشه در دلیل یا تضعیف حدیث باقی نماند. مگر اینکه با بهترین شیوه آن را دفع کرد و با پاسخهای زیبا جواب داد: «با تحقیقات ظریف، دقتهای زیبا، استدلالهای برهانی، الزامات نبوی، استدلالهای علوی و نقضهای رضوی». او در همه اینها به کتابهای اهل سنت استناد کرد و با گفتههای بزرگان علمای آنان در علوم و فنون مختلف استدلال نمود.
او هر کلمهای که در «تحفه» آمده بود را مورد پاسخ یا نقد قرار داد. اغلب کلمات صاحب «تحفه» را با آنچه خود او در همان کتاب یا دیگر کتابهایش ذکر کرده بود پاسخ میداد، و گاه آنها را با کلمات پدرش و دیگر اساتید و مشایخش رد میکرد. تا جایی که باب تحفه دوازدهامه به نامههای شعری و عبارات هندی تبدیل شد که مردم از آن میخندیدند. گاهی نیز کلمات استاد و پدرش «ولیالله دهلوی» و کلمات شاگردانش، به ویژه محمد رشیدالدین خان دهلوی و حیدر علی فیضآبادی را مورد بحث قرار میداد. بلکه او هر آنچه را که آن متعصبان منکر حقایق، مانند فرزندان تیمیه، جوزی، حجر و بسیاری دیگر، برای طعنه به مذهب اهل بیت بیان کردهبودند، مورد پاسخ و تحقیق قرار داد.
عبقات الانوار: دایرهالمعارفی که نور شهر علم را به جهان نشان داد
علامه میر حامد حسین با جامعیت و دقت بینظیر، تمام اشکالات بزرگان اهل سنت، از قدما تا متأخرین، از هر شهر و دیاری را پاسخ گفته است. این وسعت و عمق تحقیق، باعث شده است که کتاب عبقات الانواربه یک دایرهالمعارف عقیدتی، علمی و تاریخی تبدیل شود. این اثر، یکی از مهمترین و گستردهترین کتابها در حوزه مباحث اعتقادی است که با شیوهای متقن و علمی، بر اساس تمام استانداردهای یک بحث تحقیقی و آکادمیک، نگاشته شده است.
عبقات الانوار نه تنها بهعنوان یک کتاب دفاعی، بلکه بهعنوان یک مرجع علمی و تاریخی بینظیر در حوزه اعتقادات شناخته میشود. علامه میر حامد حسین با این اثر، نه تنها حقانیت اهل بیت (ع) را بهروشنی نشان داده، بلکه الگویی از تحقیق عمیق و روشمند را برای پژوهشگران پس از خود بهجا گذاشته است. به این ترتیب، این کتاب به یک دایرةالمعارف عقیدتی، علمی و تاریخی تبدیل شد و یکی از مهمترین و گستردهترین کتابهای تألیفشده در زمینه منازعات عقیدتی است. در ادامه، برخی از جنبههای مهم ویژگیهای کتاب در روش بحث علمی آن را بیان میکنیم.
نقل کامل کلام مخالف: روشی منصفانه و علمی
سیره علمای شیعه معمولاً نقل کامل کلام مخالف و سپس پاسخگویی به آن است. سید میرحامد حسین نیز بدون کم و کاست و حتی بدون نقل به معنی، کلام دهلوی و هرکسی که در صدد نقد آن بوده است، نقل کرده است. بعد از نقل کلی، سپس جمله به جمله نقل میکند و پاسخ میدهد.
پوشش جامع: پاسخهایی ریشهای و همهجانبه
علامه میر حامد حسین به پاسخهای کوتاه اکتفا نمیکند. صرف یک پاسخ اسکاتی یا نقضی را کافی نمی داند بلکه او همه جنبههای یک اشکال را در نظر میگیرد و از جهات مختلف به آن پاسخ میگوید و هیچ جنبهای را رها نمیکند. به گونهای اساسی و ریشهای پاسخ میدهد که آنچه مخالفین شیعه بر تزویر وتحریف و تعصب بنیان کرده اند را، از اساس و بنیان نابود میشود.
حدیث ثقلین و نقد ابن جوزی: بررسی دقیق یک حدیث کلیدی
حدیث ثقلین از مهمترین احادیثی است که به امامت اهل بیت (ع) استدلال میشود. ابن جوزی این حدیث را در کتابش «العلل المتناهية في الأحاديث الواهية» آورده است. او در این کتاب به جمعآوری روایات غیر قابل استناد و جعلی پرداخته است. او روایت را اینگونه نقل میکند:
«حدیثی در وصیت به عترت: انبأنا عبدالوهاب الانماطی گفت: اخبرنا محمد بن المظفر گفت: نا احمد بن محمد العتیقی گفت: حدثنا یوسف بن الدخیل گفت: حدثنا ابوجعفر العقیلی گفت: نا احمد بن یحیی الحلوانی گفت: نا عبدالله بن داهر گفت: نا عبدالله بن عبدالقدوس عن الأعمش عن عطیة عن ابیسعید گفت: رسولالله صلیالله علیه و سلم فرمود: من در میان شما دو چیز گرانبها میگذارم: کتاب خدا و عترتم، و این دو از هم جدا نمیشوند تا زمانی که بر من در حوض وارد شوند. پس ببینید چگونه در مورد آنها پس از من رفتار میکنید.»
و درباره این حدیث طعن میزند و میگوید:
«این حدیث صحیح نیست. عطیة را احمد و یحیی و دیگران تضعیف کردهاند. و ابنعبدالقدوس را یحیی گفته است: او هیچچیز نیست، رافضی خبیثی است. و عبدالله بن داهر را احمد و یحیی گفتهاند: او هیچچیز نیست، کسی که از او حدیث بنویسد، خیری در او نیست.»
علامه سید میرحامد حسین ۱۵۶ پاسخ به اشکال ابن جوزی میدهد. برخی از این وجوه عبارتند از:
۱. رد ادعای ضعف حدیث: برخی از علمای اهل سنت با استناد به کتب معتبر حدیثی، ضعف این حدیث را رد کرده و آن را صحیح دانستهاند.
۲. بررسی راویان: اعتبار راویانی مانند عطیه، ابنعبدالقدوس، و عبدالله بن داهر بهدقت بررسی شده است.
۳. انتقاد علمای اهل سنت از ابنجوزی: گروهی از علمای اهل سنت، از جمله سبط ابنجوزی، سخاوی، سمهودی، ابنحجر مکّی و مناوی، به اشتباه ابنجوزی در ذکر این حدیث در کتاب «العلل المتناهية» انتقاد کردهاند.
– سبط ابنجوزی: تعجب کرده که این حدیث از نظر جدش پنهان مانده است.
– سخاوی و سمهودی: ذکر این حدیث در العلل المتناهية را نادرست دانسته و نسبت به این خطا هشدار دادهاند.
– ابنحجر مکّی و مناوی: این اشتباه را ناشی از غفلت یا خطای ابنجوزی میدانند.
بسیاری از علمای اهل سنت حدیث موردنظر را معتبر دانسته و ادعای ضعف آن را رد کردهاند.
نقد حدیث منسوب به پیامبر درباره ابوبکر: بررسی یک جعل تاریخی
ابنجوزی هنگام پاسخ به مخالفان حدیث مشهور «أنا مدينة العلم و عليّ بابها»، حدیثی را نقل کرده که ادعا میکند پیامبر صلیالله علیه و آله فرموده است: «خداوند چیزی در سینهام نریخت مگر آنکه در سینه ابوبکر ریختم.»
نقدهای واردشده به این حدیث:
۱. تضاد با واقعیت: این حدیث با شواهد تاریخی و منطقی همخوانی ندارد.
۲. تصریح بر جعلی بودن حدیث: بسیاری از علمای اهل سنت، از جمله ابنجوزی، طیبی، ابنقیم جوزیه، و دیگران، این حدیث را جعلی دانستهاند.
– ابنقیم: این حدیث و دیگر احادیث مشابه در فضیلت ابوبکر را ساختگی و بدون اعتبار معرفی کرده است.
– نمونههایی از این احادیث جعلی عبارتند از:
– تجلی خداوند در قیامت برای ابوبکر به طور خاص.
– علاقه پیامبر به موی سفید ابوبکر بهعنوان نشانهای از بهشت.
نتیجهگیری:
این احادیث، علاوه بر تضاد با واقعیت، توسط علمای برجسته اهل سنت بهعنوان احادیث جعلی شناخته شده و قابل استناد نیستند.این مثالی کوچک و خلاصه شده از تحقیق علامه سید میرحامد حسین درباره یک اشکال ابن جوزی بود.همچنان که در این مختصر ملاحظه می شود او بنای کتمان حق اهل بیت علیهم السلام را از بنیان ویران کرد.
علامه میر حامد حسین: مدافع حریم ولایت و روشنگری حقایق
با توجه به گستردگی تحقیق و جامعیت علمی علامه میر حامد حسین، هیچ جایگاهی برای اشکال و تردید در اسنادی که حقانیت امیرالمؤمنین علی (ع) را اثبات میکنند، باقی نمانده است. علامه سید میر حامد حسین بهگونهای عمل کرده است که هیچ فضایی برای جولان شبهات و اشکالات باقی نگذاشته است. از ذهنها دور نماند که تلاشهای سید صاحب عبقات الانوار این واقعیت را آشکار میسازد که برخی به بهانهی بررسی سندی و هشدار به مردم درباره روایات جعلی و ساختگی، بسیاری از روایات صحیح و معتبر را نیز — تحت عنوان خیرخواهی — به بهانهی جعل و وضع، کنار میگذارند. این خود مصداق بارزی از کتمان حقیقت است.
علامه میر حامد حسین در این مجاهدت علمی، تنها به نقد کتاب تحفه اثنی عشریه بسنده نکرده است. او تمام آنچه مخالفان با ابزارهایی مانند سندسوزی، سندسازی، کتمان و تحریف ساختهاند، بهطور کامل منهدم ساخته است. نه تنها تحریفات تحفه اثنی عشریه را آشکار کرده، بلکه تمام همراهان و حامیان این جریان را نیز در این زمینه مورد نقد و بررسی دقیق قرار داده است. در هر موضوعی که وارد شده است، هیچ سخنی از مخالفان را بدون پاسخ نگذاشته و به تمام اشکالات آنها پاسخ داده است.
این مجاهد و مدافع حریم ولایت، تنها به اشکالات و سخنان مخالفان اکتفا نکرده است، بلکه حتی به اشکالات و اعتراضاتی که مخالفان بیان نکردهاند، ولی ممکن بود مطرح کنند، نیز پرداخته و به آنها پاسخ داده است. به عنوان مثال، در مورد حدیث مشهور «مثل اهلبیتی در شما مانند کشتی نوح است…»، با اینکه دهلوی تنها به خدشه در دلالت حدیث پرداخته و به سند آن طعنهای نزده است، علامه میر حامد حسین علاوه بر بررسی دلالت حدیث، به بحث سند نیز پرداخته است. سید رحمهالله نام ۹۲ نفر از راویان این حدیث شریف را ذکر میکند که از بزرگان اهل سنت مانند شافعی، احمد بن حنبل و مسلم بن حجاج شروع شده و تا معاصران خود ادامه مییابد. این اقدام او پاسخی محکم به ابن تیمیه است که با الفاظی تند، این حدیث را به جعل و وضع متهم کرده بود. علامه میر حامد حسین با استحکام و دقت علمی، به این ادعاهای بیاساس پاسخ داده و حقانیت حدیث را بهروشنی اثبات کرده است.
این رویکرد جامع و دقیق علامه میر حامد حسین، نه تنها تحریفات و اشکالات مخالفان را بیاثر ساخته، بلکه الگویی بینظیر از تحقیق علمی و دفاع از حقانیت اهل بیت (ع) را به نمایش گذاشته است. او با این تلاشها، حریم ولایت را پاسداری کرده و حقایق را از هر گونه تحریف و کتمان مصون نگه داشته است.
حدیث اهل بیت و کشتی نوح: نمونهای از روش علمی و جامع علامه میر حامد حسین
حدیث تمثیل اهل بیت به کشتی نوح نمونهای از روش علمی، جامع و گستردهی علامه میر حامد حسین در بررسی اقوال مخالفان و پاسخگویی به آنها است. علامه میر حامد حسین در مورد روایات دیگر نیز با همین گستردگی و جامعیت بحث کرده است، حتی درمورد روایاتی مانند حدیث منزلت که متواتر است و در صحیحین نقل شده است. این گستردگی بحث و نقد اقوال مخالفین و اثبات سندی روایات از نگاه بزرگان مخالفین، باعث شده است که کتاب عبقات الانوار به تابلویی تبدیل شود که عمق تعصب و عناد این گروه نسبت به امیرالمؤمنین علی (ع) را نشان میدهد. این کتاب به وضوح نشان میدهد که چه مقدار از افترا، دروغ و کتمان برای ضایع کردن حق امیرالمؤمنین علی (ع) به کار برده شده است. گویی دروغ، افترا و تحریف، مهمترین اصل و روش علمی این گروه بوده است.
بررسی حدیث «أنت مني بمنزلة هارون من موسى»
حدیث «أنت مني بمنزلة هارون من موسى» که قطعاً متواتر است و در صحیحین نقل شده و بزرگان ائمه بر صحت و استواری آن تأکید کردهاند، مورد بررسی دقیق علامه میر حامد حسین قرار گرفته است. او در فصول متعددی به بررسی سند این حدیث پرداخته است تا به «آمدی» و پیروان متعصب او که گفتهاند این حدیث صحیح نیست، پاسخ دهد.
واضح است که اگر او به این جنبه در مورد این دو حدیث نمیپرداخت، کسی به او اعتراض نمیکرد، زیرا دهلوی—که پاسخ او مورد نظر است—به این جنبه نپرداخته بود. اما عبقات الأنوار که برای اثبات امامت ائمه اطهار تألیف شده است، ناگزیر باید به این گزافه گویی که از دهان این افراد خارج شده است، پاسخ دهد و به جامعه علمی ثابت کند که این قوم تا چه اندازه متعصب هستند و چگونه به دروغ و افترا متوسل میشوند.
مراجعه به منابع اصلی یکی از روش های مهم علامه میر حامد حسین
یکی از روشهای مهم علامه سید میر حامد حسین، مراجعه به اصل منابعی است که اشکالات از آن نقل شده است. این روش باعث کشف حقایق بسیاری میشود که برای کسانی که واقعاً میخواهند حقیقت را بدانند، بسیار حائز اهمیت است. از جمله این فواید میتوان به سرقت علمی دهلوی از دیگران اشاره کرد.
آشکار شدن سرقت علمی دهلوی
یکی از مهمترین نکاتی که علامه سید قصد بیان آن دارد، این است که دهلوی چیز جدیدی ارائه نکرده است، بلکه همه آنچه او آورده است، در کتابهای پیشینیان ذکر شده است. حتی سید رحمهالله ثابت کرده است که کتاب تحفه اثنا عشرية از کتاب صواقع اثر نصرالله کابلی با اضافاتی از گفتههای پدرش و حسامالدین سهارنپوری صاحب مرافض سرقت شده است. همچنین کتاب بستان المحدثین عبدالعزیز دهلوی از کتاب کفاية المتطلع تاجالدین دهان سرقت شده است. این فایده بزرگی است که نشان میدهد دهلوی در تحقیقات خود اصالت چندانی نداشته است.
آشکار شدن دروغ بودن بسیاری از نسبتها
با مراجعه به اصل منابعی که اشکالات را مطرح کردند، بیاساس بودن بسیاری از نسبتها نیز آشکار میشود. روشن میشود که در کلمات این قوم در مناقشه با امامیه، سخنان و نسبت هایی وجود دارد که هیچگونه اساس و واقعیتی ندارند. او در لابهلای تحقیقات خود به این موارد اشاره میکند و نمونههایی از آن را بیان میکند:
– برخی در پاسخ به حدیث طائر گفتهاند: «ابنجوزی آن را در کتاب موضوعات آورده است.» این نسبت دروغ است.
– به حافظ یحیی بن معین نسبت دادهاند که در مورد حدیث «أنا مدينة العلم» گفته است: «این حدیث اصلاً سندی ندارد.» این نسبت کاملاً باطل است.
– به ترمذی نسبت دادهاند که در مورد حدیث «أنا مدينة العلم» گفته است: «این حدیث منکر و غریب است.» این نسبت بیاساس است.
– قدح در حدیث «أنا مدينة العلم» را به شمسالدین ابنجزری نسبت دادهاند. این نسبت دروغ است.
– ابنتیمیه حدیثی را که به صحیحین استناد شده است، به این دو کتاب نسبت داده و گفته است:
«آیا نمیبینید که در صحیحین ثابت شده است که پیامبر صلیالله علیه و سلم در حدیث اسیران، هنگامی که از ابوبکر مشورت خواست، او فدیه را پیشنهاد کرد، و از عمر مشورت خواست، او کشتن را پیشنهاد کرد. سپس پیامبر فرمود: شما را از دوستتان آگاه میکنم. ای ابوبکر، تو مانند ابراهیم هستی که گفت: «فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَ مَنْ عَصانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ» و مانند عیسی که گفت: «إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبادُكَ وَ إِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ». و ای عمر، تو مانند نوح هستی که گفت: «رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرِينَ دَيَّاراً» و مانند موسی که گفت: «رَبَّنَا اطْمِسْ عَلى أَمْوالِهِمْ وَ اشْدُدْ عَلى قُلُوبِهِمْ فَلا يُؤْمِنُوا حَتَّى يَرَوُا الْعَذابَ الْأَلِيمَ».»
اما چنین حدیثی در صحیحین وجود ندارد.
– برخی روایت بیهقی از حدیث اشباه را انکار کردهاند: «هر کس میخواهد به آدم در علمش و به… نگاه کند، به علی بن ابیطالب نگاه کند.» این انکار در پاسخ به علامه حلی بوده است که به روایت بیهقی استدلال کرده بود. سید به تفصیل به این انکار پاسخ داده است.
– فخر رازی ادعا کرده است که ابناسحاق حدیث غدیر را نقل نکرده است و عدم نقل او دلیل بر ضعف این حدیث است. این ادعا باطل است، زیرا ابناسحاق از نقل حدیث غدیر غافل نبوده است، بلکه او از راویان این حدیث است و گروهی آن را از او نقل کردهاند.
– شیخ علی قاری و ولیالله دهلوی حدیث جعلی را نسبت دادهاند:
«اقتدوا باللذين من بعدي أبي بكر و عمر» (از من پیروی کنید و پس از من از ابوبکر و عمر پیروی کنید) را به صحیحین نسبت دادهاند، و این نسبت دروغ و بیاساس است. حاکم در مستدرک خود تصریح کرده است که این دو (بخاری و مسلم) این حدیث را نقل نکردهاند.
از فواید این روش، آشکار شدن بخشی از دستبردنهای این قوم متعصب و عنود در احادیث و عبارات علماء است. این باب بسیار گسترده است و اگر جمعآوری شود، خود کتابی مستقل خواهد شد. بد نیست به نم.نه ای از آن اشاره کنیم:
دستبردنهای این قوم در احادیث: نمونههایی از تحریف و تغییر عمدی
یکی از نمونههای آشکار دستبردن در احادیث، تغییر در حدیث «إن عليّا مني و أنا من عليّ و انه ولي كل مؤمن من بعدي» (علی از من است و من از علی هستم و او ولی هر مؤمنی پس از من است) است. ترمذی این حدیث را به طور کامل نقل کرده است، اما بغوی کلمه «بعدي» را حذف کرده و آن را به ترمذی نسبت داده است. این تغییر توسط گروهی از جمله سهارنفوری صاحب المرافض و مولوی حسن علی محدث، شاگرد مولوی عبدالعزیز دهلوی، نیز تکرار شده است.
حتی محمد بن معتمد خان بدخشی در رسالهای به نام رد البدعة ادعا کرده است که کلمه «بعدي» در این حدیث جعلی است.
شاه ولیالله دهلوی نیز در کتاب إزالة الخفاء این حدیث را با عبارت کامل نقل کرده است، اما هنگام پاسخگویی به آن، کلمه «أنا» را به جای «انه» قرار داده و کلمه «بعدي» را حذف کرده است، همانگونه که بغوی و پیروانش انجام دادهاند.
این تغییرات عمدی در احادیث نشاندهنده تلاش برای تحریف حقایق و کاستن از جایگاه امیرالمؤمنین علی (ع) است. این اقدامات نه تنها اعتبار علمی این افراد را زیر سؤال میبرد، بلکه نشاندهنده تعصب و عناد آنها نسبت به اهل بیت (ع) است.
بررسی اسناد و دلالت های احادیث: روش علمی علامه میر حامد حسین
برای اینکه یک حدیث قابل استناد باشد، ابتدا سند آن باید ارزیابی شود و سپس دلالت آن بر ادعا بهطور کامل ثابت گردد. این اصل، محور بسیاری از پاسخها و مناقشات سید میر حامد حسین است. روش او در بررسی اسناد به شرح زیر است:
۱. نقل حدیث همراه با سند آن: او حدیث را همراه با سند کامل یا از طریق تمامی منابع معتبر در صورت وجود طرق متعدد نقل میکند.
۲. ارزیابی وضعیت راوی اصلی: وضعیت راوی اصلی حدیث در تمامی اسناد موجود بررسی میشود.
۳. بررسی راویان مشترک: وضعیت راویانی که در چند سند یا تمامی آنها مشترک هستند، تحلیل میشود.
۴. تحلیل شرایط سایر راویان: شرایط سایر راویان بر اساس نظر علمای جرح و تعدیل اهل سنت بررسی میشود.
۵. توجه به ضعفهای سند: ضعفهای سند، مانند ارسال و دیگر کاستیها، مورد توجه قرار میگیرد.
سید حتی اگر مخالف به حدیثی استناد نکرده باشد، ولی مشابه آن در منابع مخالف وجود داشته باشد، سند آن را بررسی و رد میکند تا ضعف استدلال مخالف را نشان دهد.
بررسی حدیث مورد استناد عاصمی
عاصمی برای مقابله با حدیث «أنا مدينة العلم و عليّ بابها» به حدیثی از پیامبر اکرم (ص) استناد کرده که صفات خاصی را به برخی از صحابه نسبت میدهد:
– ابوبکر: دلسوزترین فرد امت.
– عمر: سختگیرترین در امور خدا.
– عثمان: راستگوترین از روی حیا.
– معاذ بن جبل: عالمترین به حلال و حرام.
– زید بن ثابت: فقیهترین.
– ابی بن کعب: قاریترین.
– ابوعبیده: امین امت.
بررسی سند حدیث:
سید میر حامد حسین این حدیث را به تفصیل بررسی کرده و ضعفهای آن را چنین برشمرده است:
۱. مدار تمامی طرق بر انس بن مالک: انس بن مالک، که دشمنیاش با امیرالمؤمنین علی (ع) مشهور است، راوی اصلی این حدیث است.
۲. ضعف راویان: برخی طرق شامل راویانی مانند ابوقلابه، خالد حذاء، عبدالوهاب ثقفی، محمد بن مثنی، وکیع بن جراح و دیگران است که توسط علمای جرح و تعدیل ضعیف یا متهم به دروغگویی شناخته شدهاند.
۳. مرسل بودن برخی طرق: برخی طرق مرسل هستند و حدیث مرسل نزد جمهور محدثین ضعیف و غیرقابل استناد است.
نظرات محدثین درباره حدیث:
سید نقل کرده که علمایی مانند ابنحجر، نووی، و سیوطی بر ضعف حدیث تأکید کرده و آن را مرسل دانستهاند. او همچنین به نقل مستقیم عاصمی از ابوقلابه و قتاده بدون ذکر سند اشاره کرده و این موارد را نیز از جهات مختلف نقد کرده است.
تحلیل نهایی:
این بررسی نشان میدهد که حدیث مورد استناد عاصمی از لحاظ سند و محتوا دارای ایرادات اساسی است. اعتماد به روایتهای ضعیف و مرسل برای مقابله با احادیث مستند و معتبر، شیوهای غیراصولی است و تناقض در استدلال عاصمی، بیپایگی دیدگاه او را آشکار میکند.
بررسی شرایط صدور احادیث و تحلیل آنها
یکی از روشهای سید میر حامد حسین در بررسی احادیث، توجه به شرایط صدور آنهاست. این رویکرد، تأثیر مهمی در کشف حقیقت و درک صحیح متون دارد. بهعنوان نمونه، دو حدیث بررسی میشود:
حدیث رضایت عبدالله بن مسعود:
دهلوی حدیثی نقل کرده که پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «برای شما رضایت دادم به آنچه ابنامعبد (عبدالله بن مسعود) رضایت داد.» در نگاه اول، این حدیث رضایت مطلق پیامبر به تصمیمات ابنمسعود را نشان میدهد. اما سید میر حامد حسین با بررسی دقیق شرایط صدور حدیث و شواهد همراه آن، نشان میدهد که این حدیث به موضوع خاصی محدود است و نمیتواند با حدیث ثقلین (که بر جایگاه اهلبیت علیهمالسلام تأکید دارد) مقابله کند.
این حدیث در مستدرک حاکم آمده و به واقعهای اشاره دارد که پیامبر از ابنمسعود خواست قرآن بخواند. پس از قرائت آیات، پیامبر او را تحسین کرد و فرمود: «برای شما رضایت دادم به آنچه ابنامعبد رضایت داد.» اما سیاق روایت نشان میدهد که این سخن، محدود به رضایت او از خدا، پیامبر، و دین اسلام بوده است.
جمعبندی و تحلیل:
بررسی شرایط صدور احادیث، معنای دقیق آنها را آشکار میکند و از تفسیرهای نادرست جلوگیری میکند. سید میر حامد حسین نشان داده که بسیاری از احادیث با نگاه سطحی یا حتی تحریف، برای تقابل با احادیث معتبر اهلبیت (ع) استفاده شدهاند. اما تحلیل دقیق نشان میدهد این احادیث نه تنها قدرت مقابله ندارند، بلکه در نسخههای صحیحتر، تأییدی بر جایگاه رفیع اهلبیت هستند.
میراثی ماندگار از تحقیق و دفاع از حق
علامه میر حامد حسین با این روشهای دقیق و علمی، نه تنها تحریفات و اشکالات مخالفان را بیاثر ساخته، بلکه الگویی بینظیر از تحقیق علمی و دفاع از حقانیت اهل بیت (ع) را به نمایش گذاشته است. او با این تلاشها، حریم ولایت را پاسداری کرده و حقایق را از هر گونه تحریف و کتمان مصون نگه داشته است.
چالشهای دهلوی با حدیث ثقلین: واکاوی پاسخهای سید میرحامد حسین
عبدالعزیز دهلوی، در تلاش برای مقابله با فضائل اهلبیت علیهمالسلام، حدیث ثقلین را با احادیثی دیگر مقایسه کرده است تا جایگاه اهلبیت را تضعیف کند. سید میرحامد حسین رحمهالله، در پاسخ به این رویکرد، نقدهای علمی و تاریخی برجستهای ارائه داده است که در ادامه، خلاصهای از این نقدها را همراه با تحلیل میخوانید:
هدایت عمار: تناقض در عمل صحابه
دهلوی حدیث ثقلین را با حدیثی از پیامبر صلیالله علیه و آله مقابله میکند: «به هدایت عمار اقتدا کنید.»
سید میرحامد حسین تأکید دارد که عمار یاسر، از شیعیان وفادار امیرالمؤمنین علیهالسلام بود و از بیعت با ابوبکر خودداری کرد. او سپس به تضاد رفتاری دیگر صحابه با این حدیث اشاره میکند:
– عمر بن خطاب از هدایت عمار روی گرداند.
– عثمان به او تعدی کرد.
– بسیاری از سران قریش و صحابه مانند طلحه، زبیر، و معاویه، با او دشمنی ورزیدند و در نهایت، سپاه معاویه عامل شهادتش شد.
اگر هدایت عمار معیاری برای حقانیت است، چرا به این معیار عمل نشد؟ این تناقض نشان میدهد که حدیث مورد استناد دهلوی نمیتواند جایگزین حدیث ثقلین شود.
رضایت ابنمسعود: تناقض در رفتار عثمان
دهلوی حدیث ثقلین را با این روایت از پیامبر صلیالله علیه و آله مقابله کرده است: «برای شما رضایت دادم به آنچه ابنامعبد رضایت داد.»
سید به مخالفتها و رفتارهای نادرست عثمان با ابنمسعود اشاره میکند، از جمله تحقیر او در ملاعام. چنین برخوردهایی با شخصیتی که رضایت او معیار حق معرفی شده، تناقضآمیز است.
این رفتارها نشان میدهد که رضایت ابنمسعود به عنوان معیار حقانیت، در عمل نادیده گرفته شده است. بنابراین، این حدیث نمیتواند جایگزین حدیث ثقلین باشد.
علم معاذ بن جبل: ناآگاهی نسبت به احکام شرع
حدیث دیگری که دهلوی نقل کرده، این است: «آگاهترین شما به حلال و حرام، معاذ بن جبل است.»
سید میرحامد حسین، با استناد به تاریخ، به ناآگاهی معاذ نسبت به احکام شرع و تخلفات مالی او اشاره میکند. چگونه شخصی که به احکام شرعی جاهل بوده، میتواند بهعنوان معیار علم معرفی شود؟
این حدیث با واقعیت تاریخی در تناقض است و نمیتواند به عنوان معیار علمی مورد استناد قرار گیرد.
اصحاب مانند ستارگان: تناقض در رفتار صحابه
حدیث مشهور «اصحاب من مانند ستارگان هستند…» نیز توسط دهلوی برای مقابله با حدیث ثقلین آورده شده است.
سید، موارد متعددی از جهل صحابه نسبت به قرآن و احکام شرعی، و حتی ارتکاب برخی از آنها به گناهان کبیره مانند ربا و دروغ را نقل کرده است. آیا چنین رفتاری میتواند ستارگانی را ترسیم کند که راهنمای بشریت باشند؟
این حدیث با رفتارهای نادرست بسیاری از صحابه در تناقض است و نمیتواند به عنوان معیار حقانیت مورد استناد قرار گیرد.
تحلیل سید میرحامد حسین بر رویکرد دهلوی
دهلوی در بسیاری از موارد، از احادیثی استفاده کرده که یا ضعیفالسند هستند یا با تاریخ و عقل در تناقضاند. این نشاندهنده عدم التزام او به معیارهای پژوهش علمی است.
سید میرحامد حسین نشان داد که دهلوی نوعی **تحریف سیستماتیک** انجام داده است، زیرا او با نقل گزینشی و تحریف متون، سعی در تضعیف جایگاه اهلبیت دارد.
سید در تمام نقدهای خود، پایبندی به اخلاق پژوهشی را یادآور شده است و از جانبداری و استفاده از منابع غیرقابلاعتماد انتقاد میکند.
جمعبندی: میراثی ماندگار از تحقیق و دفاع از حق
روش سید میرحامد حسین، نهتنها عمق علمی او را نشان میدهد، بلکه بهعنوان الگویی برای پژوهشگران، بر اهمیت انصاف، دقت، و التزام به حقیقت تأکید دارد. بررسی نقدهای او، ما را به این نتیجه میرساند که فضائل اهلبیت علیهمالسلام، نهتنها قابلانکار نیست، بلکه تلاشهایی نظیر آثار دهلوی، بیشتر از آنکه موفق به تضعیف این فضائل شوند، چالشهای اخلاقی و علمی خود این آثار را آشکار میسازند.
سید میر حامد حسین با این روشهای دقیق و علمی، نه تنها تحریفات و اشکالات مخالفان را بیاثر ساخته، بلکه الگویی بینظیر از تحقیق علمی و دفاع از حقانیت اهل بیت (ع) را به نمایش گذاشته است. او با این تلاشها، حریم ولایت را پاسداری کرده و حقایق را از هر گونه تحریف و کتمان مصون نگه داشته است.
نقد و نقض در دیدگاه سید رحمهالله: روشهای علمی و استدلالی
سید میر حامد حسین در تحلیل و تحقیق، از روشهای علمی و استدلالی قوی استفاده کرده است که یکی از برجستهترین آنها، روش نقض است. او در نقد نظرات و استدلالهای مخالفان بهگونهای استادانه عمل کرده که پاسخ به آنها تقریباً غیرممکن است. کتابهای او سرشار از نقضهای قوی و چالشبرانگیز است که ذهن خواننده را به چالش میکشد. در ادامه، نمونههایی از این روشها را بررسی میکنیم:
. نقض استدلالهای دهلوی درباره حدیث غدیر
عبدالعزیز دهلوی در نقد حدیث غدیر بیان کرده است که اگر پیامبر صلیالله علیه و آله قصد تعیین امام و خلیفه را داشت، باید آن را بهطور صریح میفرمود تا هیچ گونه اختلافی پیش نیاید. در پاسخ، سید رحمهالله با استناد به حدیث «الأئمة من بعدي اثنا عشر» (امامان پس از من دوازده نفر هستند)، نشان میدهد که این حدیث در معنای خود برای پیروان مذهب امامیه روشن است و اهل سنت تنها با توسل به تفاسیر بیجا سعی در منحرف کردن معنای آن دارند.
نقض حدیث «خوخة أبي بكر»
برخی به حدیث «خوخة أبي بكر» استناد کردهاند که دلالت بر خلافت ابوبکر میکند. سید رحمهالله با نقد این استدلال، حدیث «من كنت مولاه فعليّ مولاه» را که به وضوح به امامت علی علیهالسلام اشاره دارد، مقدم میداند. او نشان میدهد که حدیث غدیر بهطور صریح و قاطع، ولایت امیرالمؤمنین علی (ع) را اثبات میکند و حدیث «خوخة أبي بكر» نمیتواند جایگزین آن شود.
نقض ادعای ابنکثیر درباره فضیلت روزه روز غدیر
ابنکثیر در نقد حدیث ابوهریره درباره فضیلت روزه روز غدیر گفته است که چگونه ممکن است روزه یک روز برابر با شصت ماه باشد، در حالی که روزه ماه رمضان معادل ده ماه است. سید رحمهالله این سخن را با استناد به احادیث اهل سنت درباره فضیلت روزههای خاصی مانند روز بیست و هفتم رجب و روزههای عرفه رد میکند. او نشان میدهد که فضیلتهای خاص برای روزهای خاص در احادیث اهل سنت نیز وجود دارد و این ادعا بیاساس است.
نقض ادعای ابنروزبهان درباره دعاهای امیرالمؤمنین
در مورد دعاهای امیرالمؤمنین علیهالسلام بر کسانی که حدیث غدیر را کتمان کردهاند، مانند انس بن مالک و جریر بن عبدالله بجلی، ابنروزبهان اظهار کرده که این خلاف اخلاق امیرالمؤمنین است. سید رحمهالله با استناد به دعاهای پیامبر صلیالله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیهالسلام و سایر صحابه، این ادعا را باطل میسازد. او نشان میدهد که دعا برای هدایت یا عذاب کسانی که حق را کتمان میکنند، در سیره پیامبر و ائمه (ع) وجود داشته است.
معارضه با احادیث جعلی:
1. معارضه با احادیث فضیلت اصحاب: سید با بررسی دقیق احادیث فضیلت اصحاب، نشان میدهد که بسیاری از این احادیث با سیره واقعی اصحاب در تضاد است. مثلاً در نقد حدیث «أرحم أمتي بأمتي أبو بكر»، او به رفتارهایی از ابوبکر اشاره میکند که این ادعا را نقض میکند.
2. معارضه با احادیث شورا: سید در نقد حدیث «إنما الشورى للمهاجرين و الأنصار»، نشان میدهد که خلافت خلفای سهگانه بدون مشورت واقعی مهاجرین و انصار صورت گرفت و این حدیث نمیتواند دلیل بر مشروعیت خلافت آنان باشد.
3. معارضه با احادیث جعلی درباره امامت: سید با بررسی احادیثی چون «لو كان بعدي نبي لكان عمر»، ضعف سند و دلالت آنها را نشان میدهد و استدلال میکند که این احادیث نمیتوانند دلیل بر فضیلت عمر باشند.
سید میر حامد حسین در نقد و تحلیل احادیث، با روشهایی بیرحمانه و دقیق، استدلالهای مخالفان را رد میکند و هرگونه تلاش برای تحریف حقیقت را با دلایل قوی و استوار پاسخ میدهد.
قلم بی رحم علامه میر حامد حسین
قلم سید میر حامد حسین با بی رحمی به جهاد با قلم های خائن پرداخته است . قلم او با قاطعیتی بینظیر و استواری تمام به مقابله با قلمهای خائن برخاسته است؛ قلمهایی که در مسیر تحریف، جعل و از میان بردن حقیقت قدم گذاشتهاند. او با رویکردی جدی و بدون اغماض، کوچکترین خطاها و انحرافات را شناسایی کرده و با استدلالهای محکم و برهانهای قاطع، هرگونه شبهه و تحریف را پاسخ داده است.
در این نبرد علمی، قلم او نهتنها به رد ساده اکتفا نمیکند، بلکه با دقتی موشکافانه و استناد به معیارهای عقلانی و تاریخی، حقیقت را از میان تفسیرهای نادرست و جعلی آشکار میکند. قاطعیت بیرحمانه او در این مسیر، نشاندهنده عمق دانش و تعهد او به پاسداری از آموزههای اصیل است. این جدیت و صلابت در دفاع از حقیقت، نوشتههای او را به الگویی ماندگار در تاریخ نقد و تحلیل علمی تبدیل کرده است.
پایان سخن، آغاز روشنگری
علامه سید میر حامد حسین با تألیف اثر بینظیر عبقات الأنوار، نه تنها به دفاعی استوار و علمی از حقانیت اهل بیت علیهمالسلام پرداخت، بلکه الگویی بیبدیل برای پژوهشهای حدیثی و اعتقادی ارائه کرد. جامعیت اثر او، که شامل بررسی دقیق اسناد، تحلیل همهجانبه دلالت احادیث، توجه به شرایط صدور و استفاده از منابع معتبر اهل سنت بود، پاسخی قاطع و غیرقابل انکار به تحریفهای عبدالعزیز دهلوی در تحفه اثنی عشریه ارائه داد.
روشهای او، از جمله نقد منظم احادیث جعلی و شناسایی تحریفها، نه تنها در بیاعتبار کردن شبهات دهلوی موفق بود، بلکه راه را بر هرگونه تلاش مشابه در آینده بست. او نشان داد که فضائل اهل بیت علیهمالسلام حقیقتی است که نه تنها از تحریفها مصون میماند، بلکه با استدلالهای علمی و اخلاقی بیش از پیش روشن میشود.
علامه میر حامد حسین، با شجاعت و استواری، تحریفات و افتراهای فراوان را افشا کرد و راه را برای کسانی که به دنبال تعقل و حقیقتاند هموار ساخت. هرچند مخالفان سقیفهتبار و امویسیرت همواره در پی ایجاد ابهام و آلوده کردن فضای علمی بودند، اما جهاد علمی عظیم او، این فضای ظلمانی را شکافت و حقانیت امیرالمؤمنین علیهالسلام و ائمه طاهرین علیهمالسلام را آشکار ساخت.
در نهایت، او نه تنها بهعنوان مدافع حق، بلکه بهعنوان الگویی سترگ و جاودانه برای پژوهشگران و حقیقتجویان مطرح شد. جهاد او در دفاع از دین و حقانیت اسلام، او را به ناصری عظیم و افتخارآمیز برای تاریخ تشیع و علمای اسلامی تبدیل کرد.
مسئولیت امروز، روشنگری فردا
ای جویندگان حقیقت و عاشقان عدالت! اکنون که برگی دیگر از تاریخ روشنگری و دفاع از حق، به قلم علامه میر حامد حسین ورق خورد، زمان آن است که شما نیز قدم در این مسیر نورانی بگذارید. او با جهاد علمی سترگ خود، تاریکیهای تحریف و جعل را از چهره حقیقت زدود و راه را برای اندیشمندان و حقیقتطلبان هموار ساخت. اما این مسیر، همچنان به روشنایی قلمهای شما و صدای بلند عدالت نیاز دارد.
تحریفها و دروغها هرگز خاموش نمیشوند، مگر آنکه عاشقان حقیقت در برابرشان برخیزند. شما، که عشق به نور و دانش در دل دارید، میتوانید ادامهدهنده این راه باشید. هر سخن شما، هر قلمی که برای دفاع از حق بر کاغذ میلغزد، و هر لحظهای که برای روشنگری صرف میشود، گامی است در مسیر آشکار ساختن حقیقت.
بیایید با یادگیری، تحقیق و تلاش خستگیناپذیر، از ارث گرانبهای دانشمندان پیشین پاسداری کنیم و حقیقت را در برابر موجهای ظلمانی حفظ کنیم. این مسئولیت نهتنها یک وظیفه علمی، که یک تعهد اخلاقی است. اکنون زمان آن است که هر یک از ما، با قلمی در دست و عشقی در دل، چراغی دیگر در مسیر حقیقتطلبی بیفروزیم.
بیایید این متن را به اشتراک بگذارید، درباره آن بحث کنید و نظر بدهید. هر گفتوگو، هر نظر و هر بازتاب شما، مصداقی از روشنگری و گامی در یاری حق خواهد بود. با به اشتراک گذاشتن این اندیشهها، شما نیز میتوانید بخشی از این حرکت بزرگ در دفاع از حقیقت باشید. هر کلمهای که از شما منتشر شود، نوری خواهد بود که تاریکی را میشکند.
با همدیگر، با گفتوگو و اتحاد، میتوانیم حقیقت را زنده نگه داریم و روشنایی را در دل تاریکی بتابانیم. برخیزید و این رسالت را به دوش بگیرید. امروز، یاری حقیقت در گروی قلم، اندیشه و عمل شماست.
نویسنده : حامد صارم
این متن را بر اساس کتاب نفحات الانوار اثر ارزشمند آیتالله میلانی بهصورت برداشت آزاد تلخیص، خلاصهنویسی و بازنویسی کرده است. در این فرآیند، مفاهیم کتاب به شکلی ساده و روان بیان شده تا فهم آن برای مخاطبان تسهیل گردد. همچنین، ارزش علمی و محتوای اصلی این اثر حفظ شده است. این تلاشها صرفاً برای انتقال مفاهیم به بهترین نحو ممکن انجام گرفته و همواره حق مولف اصلی رعایت شده است.”