خانه / چهارده معصوم علیهم السلام / امام حسین علیه السلام / عاشورا و تجسم شجاعت حیدری در خطبه‌های ابوالفضل العباس

عاشورا و تجسم شجاعت حیدری در خطبه‌های ابوالفضل العباس

عاشورا و تجسم شجاعت حیدری در خطبه‌های ابوالفضل العباس / در رثای “سلیمان کربلا”/۹- آیا قومی که مرگ را در کودکی به بازی می‌گرفتند؛ می‌ترسانید؟/ هم چون باز شکاری که بر گنجشکان حمله می‌برد شما را نابود می‌کنم/ تا من زنده هستم دست شما به اباعبدالله نمی‌رسد

گروه فرهنگی «نسیم»، حامد صارم- هر عملی نیاز به بینش و بصیرت دارد. اگر اعمال بر اساس بصیرت نباشد نه تنها اینکه انسان به مقصد نمی‌رسد بلکه از مسیر دور می شود امام رضا علیه السلام می فرماید: «الْعَامِلُ عَلَى غَیْرِ بَصِیرَهٍ کَالسَّائِرِ عَلَى غَیْرِ الطَّرِیقِ لَا یَزِیدُهُ سُرْعَهُ السَّیْرِ إِلَّا بُعْداً عَنِ الطَّرِیقِ.»(۱)کسی بر اساس بصیرت عمل نمی کند مانند کسی است که راه را به اشتباه می رود هرچه سرعت او بیشتر شود از طریق دورتر می شود.

بصیرت مقابل تعصب است
انسان های بصیر کسانی هستند که به مقصد می رسند و در بالاترین درجات و مقامات قرار می گیرند. بصیرت در مقابل تعصب است. تعصب حرکتی کور است . متعصب توجهی به دلیل و برهان ندارد و کاری با حق و باطل ندارد. حرکت متعصب حرکتی بر اساس انگیزه های شخصی و قبیله گی است .اما بصیرت حرکتی بر اساس آگاهی و بینه است . شخص بصیر هیچ گاه متعصبانه حرکت نمی کند متعصبانه سخن نمی گوید و از ایده و عقیده خود با برهان بینه دفاع میکند.شخص بصیر هرچند تعصب ندارد ولی نسبت به انچه که معتقد است غیور است.

ملاک ارزش بصیرت است نه تعصب
تبعیت از امام معصوم نیز مادامی که از روی بصیرت وآگاهی است ارزشمند است . در غیر این صورت تبعیت دوام و استمرار ندارد . بسیاری از افرادی که در صفین امیر المومنین را یاری می کردند و یاری ایشان از روی بصیرت نبودهمراهی ایشان باآن حضرت دوامی نداشت تاجایی که ایشان در نهروان در مقابل علی بن ابیطالب علیه السلام شمشیر کشیدند.

ویژگی مهم یاران اباعبد الله بصیرت بود . بصیرتی که باعث شد در سخت ترین شرایط دست از یاری امام خویش برندارند . در میان اصحاب سید الشهدا پرچم دارد کربلا از مقام ویژه ای برخوردار بود. او یکی از بزرگ ترین حماسه های کربلا را خلق نمود . ایشان تجلی شجاعت و بصیرت در کربلا بود . امام صادق علیه السلام در باره ایشان می فرماید :«کان‏ عمّنا العبّاس‏ نافذ البصیره، صلب‏ الایمان‏، جاهد مع أبى عبد اللَّه، و ابلى بلاء حسنا، و مضى شهیدا.»عموی ما عباس بصیرت نافذ داشت ،دارای ایمان محکم بود . همراه با سید الشهدا جهاد نمود وبه بلای نیکو مبتلا شد و به شهادت رسید .

دو ویژگی ابالفضل العباس از زبان امام صادق(ع)
امام صادق علیه السلام دو ویژگی مهم را در باره شخصیت حضرت عباس می فرماید بصیرت نافذ و ایمان محکم. بصیرتی نافذ نسبت به امام زمانش و ایمانی محکم به ولایت حسین بن علی علیه السلام.

بصیرت و حماسه در خطبه حضرت عباس
بصیرت او را می توان در کلمات او یافت. او در خطبه اش دشمن را با شجاعت و صراحت رسوا می نماید و حقانیت امام مظلوم خویش را فریاد می زند. او در خطبه ای که در سرزمین بطحاء در مسجد الحرام خواند فرمود: « … فَانظُرُوا ثُمَّ انظُرُوا مِمَّن شارِبُ الخَمر وَ مِمَّن صاحِبُ الحَوضِ وَ الکَوثَر وَ مِمَّن فی بَیتِهِ الوَحی وَ القُرآن وَ مِمَّن فی بَیتِه اللَّهَواتِ وَالدَّنَساتُ وَ مِمَّن فی بَیتِهِ التَّطهیرُ وَ الآیات…»(۲) بنگرید سزاوار است از چه کسی پیروی کنید، به کسی که شراب می نوشد [مراد یزید ملعون است] یا کسی که صاحب حوض و کوثر است؛ کسی که در خانه وحی و قرآن است [مراد امام حسین(علیه السلام)است] یا کسی که در بیتش اسباب لهو و نجاست است [مراد یزید ملعون است]؛ و یا کسی که در خانه اش نزول آیات [نشانه ها] و [آیه] تطهیر است.

او با شجاعت تمام در شهر مکه و مسجد الحرام بنی امیه را تهدید نمود و به ایشان هشدار داد و حمایت بی دریغ خویش را از اباعبد الله علیه السلام اعلام داد در این خطبه هم خویش را معرفی نمود و امویان را تهدید نمود .ایشان در کلامی هم سید الشهدا را معرفی می نماید و هم دشمنان را تحقیر و تهدید می نماید :«وَ لَو لَم تَکُن مَشیهُ مَولای مَجبُولَهً مِن مَشیهِ الرَّحمن، لَوَقَعتُ عَلَیکُم کَالسَّقرِ الغَضبانِ عَلی عَصافِیرِ الطَّیران.» اگر خواست مولای من خواست خداوند رحمن نبود هر آینه بر سر شما مانند بازِ شکاری که بر گنجشکان فرود می آید نازل می شدم.

این کلام معرفت بلند حضرت عباس را به امام زمانش نشان می دهد. او مشیت مولای خویش را همان مشیت خداوند متعال می داند و اطاعت از امر سید الشهدا را اطاعت از امر خداوند متعال می داند. او دشمنان را در کلامی تحقیرآمیز تهدید می کند او در مثالی می فرماید هم چون باز شکاری که بر گنجشکان حمله می برد شما را نابود می‌کنم.

شجاعت بنی هاشم در خطبه حضرت عباس
ایشان خود را این گونه وصف می نماید: «اَتُخَوِِّنَ قَوماً یلعَبُ بِالمَوتِ فِی الطُّفُولیه فَکَیفَ کانَ فِی الرُّجُولیهِ؟ وَلَفَدَیتُ بِالحامّاتِ لِسَید البَریاتِ دونَ الحَیوانات»آیا قومی را که مرگ را در کودکی به بازی می گرفتند می ترسانید، در حالی که الان در مردانگی قرار دارند. همه جانم فدای آقا و مولای همه موجودات. او مرگ را بازیچه کودکی خویش معرفی می کند بنابراین ایشان را با تهدید به مرگ و جنگ قتال نمی توان ترساند و او با صدای بلند می فرماید همه جانم فدای سید و مولای من و همه موجودات.

گذشته تاریک بنی امیه در کلام حضرت عباس
او کلامی همراه با حماسه و بصیرت می فرماید .کلامی که حال بنی امیه را در گذشته و دشمنی ایشان را با پیامبر نشان می دهد . او گذشته بنی امیه را که در پی قتل خاتم الانبیاء بودند را رسوا می کنند .ودر عین حال دراوج حماسه و شجاعت خود را سپر بلای سید الشهدا معرفی می کند او می فرماید:« وَ أَنتُم وَقَعتُم فِی الغَلطَهِ الَّتی قَد وَقَعَت فیهَا القُرَیشُ لِأنَّهُمُ اردُوا قَتلَ رَسولِ الله صلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ أنتُم تُریدُونَ قَتلَ ابنِ بِنتِ نَبیکُم وَ لا یمکِن لَهُم مادامَ اَمیرُالمُؤمِنینَ (ع) حَیاً وَ کَیفَ یمکِنُ لَکُم قَتلَ اَبی عَبدِاللِه الحُسَین (علیه السلام) مادُمتُ حَیاً سَلیلاً؟
تَعالوا اُخبِرُکُم بِسَبیلِه بادِروُا قَتلی وَاضرِبُوا عُنُقی لِیحصُلَ مُرادُکُم لابَلَغَ الله مِدارَکُم وَ بَدَّدَا عمارَکُم وَ اَولادَکُم وَ لَعَنَ الله عَلَیکُم وَ عَلی اَجدادکُم.»

شما در غلطی واقع شدید که قریش واقع شدند. چرا که اراده قتل پیامبر(صلی الله علیه و آله) را کردند و شما اراده قتل پسر دختر پیامبرتان را و [این حیله] برای ایشان تا وقتی امیرالمؤمنین(علیه السلام) زنده بود ممکن نشد. پس چگونه ممکن است کشتن ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) تا وقتی که من زنده ام؟

بیایید تا به راهش [راه کشتن امام حسین(علیه السلام)] آگاهتان کنم؛ پس مبادرت به کشتن من کنید، و گردنم را بزنید تا به مقصودتان برسید. خدا شما را به مقصودتان نرساند و عمرتان و فرزندانتان را کوتاه کند و لعنت خدا بر شما و پدرانتان [که قصد کشتن پیامبر (ص)را داشتند ] باد.

ایشان با همه شجاعت و بصیرت در کلامی حماسی می فرماید تا من زنده هستم دست شما به حسین علیه السلام نمی رسد.

عاشورا تبلور شجاعت و بصیرت حضرت عباس
کلام او صرفا ادعا نبود . درستی و صدق کلام خویش را با تمام وجود در عاشورا اثبات نمود. او در هنگام نبرد این گونه رجز می خواند:
أقسَمتُ بالله الأعَزّ الاعظم و بالحُجُور صادقاً و زَمزمٍ
و ذُوالحَطیم والفنا المُحَرّم لَیُخضَبَنّ الیوم جسمی بالدّم
اَمامَ ذی الفضل و ذی التّکرُّم ذاکَ حُسَینُ ذوالفَخَار الأقدم

قسم به خداوندی که عزیزترین و عظیم ترین است، قسم به حجر، صداقت و زمزم.
قسم به صاحب حطیم، قسم به فنا، قسم به محرم؛ امروز تنم با خون خضاب می شود.
پیشاپیش کسی که صاحب فضیلت و کرامت است و آن فرد، حسین (ع) صاحب افتخارات و مقدم بر همه است. (۳)

ایثار حضرت عباس در شریعه
و هنگامی که وارد شریعه شد و آب را برداشت و انبوه لشگر دشمن راه را بر او بستند برقلب سپاه حمله نمود و اینگونه رجز خواند :
یا نَفسُ مِن بعدِ الحسین هُونی و بعدَهُ لاکُنتَ أن تَکُونِی
هذا الحُسَینُ واردُ المَنُون و تَشرَبینَ بارِدَ المَعین
هیهاتَ مَا هَذَا فِعالُ دِینِی و لافِعَالُ صادِقِ الیَقِینِ
ای نفس! زندگی پس از امام حسین (ع) چه معنایی دارد؟! بعد از او زنده نباشی که زندگی را ببینی.
این امام حسین (ع) است که در مشکلات افتاده است؛ تو می خواهی آب خنک و گوارا را بیا شامی؟!
این کار در آداب و فرهنگ من هرگز وجود ندارد. این عمل از فرد صادق حقیقی به دور است. (۴)

اوج ایثار و استقامت وحماسه
کار استقامت و مقاومت او به جایی رسید که دستان او را قطع نمودند و در این هنگام نیز او شجاعت و غیرت خود را نسبت به سید الشهدا و راه و اعتقاد سید الشهدا بیان داشت :
والله إن قَطَعتُمُوا یَمِینی إنّی اُحامی أبداَ عَن دینی
و عَن امام صادق الیقین نجلِ النّبی الطّاهر الأمین
به خدا قسم! گرچه دست راستم را قطع کردید، من همیشه و در هر حال از دینم حمایت می کنم.
و از امام صادق و برحق، و پسر پیامبر طاهر و امین (ص) حمایت می کنم. (۵)

او در راه امام حسین علیه اسلام ایمانی محکم داشت و در دشمن شناسی بصیرتی نافذ او در هنگام نبرد و صحنه عمل تجسم شجاعت علی بن ابیطالب علیه السلام بود . او حماسه ای جاودانه در تاریخ بشریت آفرید که نمونه آن نه قبل ازآن بود و نه تا قیام حضرت مهدی علیه السلام نمونه ای خواهد داشت

پی نوشت ها:
۱- الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام / ۳۸۱
۲- کتاب مناقب ساده الکرام، تألیف سید عین العارفین هندی، در کتابخانه علامه میر حامد حسین موسوس نیشابوری کشمیری بدست آمده و در قالب کتابی با عنوان “خطیب کعبه” از سوی علی اصغر یونسیان تألیف شده است .
۳- الفتوح، ج۵: ۱۲۵؛ ابصار العین: ۳۰؛ مقتل الحسین، ج۲: ۳۰
۴- مقتل الحسین و مصرع اهل بیته: ۹۱؛ بحارالانوار، ج۴۵: ۴۱
۵- مقتل الحسین و مصرع اهل بیته: ۳۳۷؛ بحارالانوار، ج۴۵: ۴۰

به نقل از :
http://nasimonline.ir/detail/News/1033685/162

درباره مدیر

مطلب پیشنهادی

علی اکبر(ع) پیامبر کربلا و مردی از سلاله ابراهیم(ع)

علی اکبر(ع) پیامبر کربلا و مردی از سلاله ابراهیم(ع) / در رثای “سلیمان کربلا”/۸- آتش …

پاسخی بگذارید