نگاهی کوتاه به دوره حیات امام دهم(ع)؛
ایجاد شبکه ارتباطی مخفی، استراتژی مبارزاتی امام هادی(ع) بود
امام هادی (ع) با ایجاد شبکه ارتباطی مخفی در دل فشار و خفقان دوره متوکل عباسی، شیعیان را از نور امامت بهرهمند ساختند.
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، حامد صارم،پس از اینکه رسول الله (ص) دعوت حق را لبیک گفت و وحی منقطع شد امت، امر پیامبر (ص) را در مورد هدایت گرانی که یکی بعد از دیگری می آمدند اطاعت نکرده و کمر همت بر دشمنی با ایشان بسته و بر دور کردنشان از مسند خلافت متفق شدند .
تیر های امت ظالم غرق در خون جگرهای مجروح عترت شد و نیزه هایشان آب از گلوی شریف آن مطهرون نوشید و شمشیرهایشان حریص برریختن خون آل الله شد. فرزندان زنا عطش فسق و خشم کفر و نفاقشان را با خون های ذوی القربی شفا دادند .
هرچند مصائبی که بر اهل بیت (ع) رفت بزرگ و جانکاه بود اما رنج و اندوه امامان شیعه منحصر به این ظلم ها نبود . همواره یکی از مشکلات ومصائبی که اهل بیت (ع) با آن دست به گریبان بوده اند ؛ جهل مردم است ، چه بسیار از سختیها و مصائبی که بر امامان شیعه رفت که نادانی اهل زمان علت آن بود ؛ و این جهالت بعضا از طرف محبین بود و به قیمت جان بعضی از ائمه اطهار تمام شد.
موسى بن جعفر (ع) فرمود: «خداى عزوجل بر شیعه غضب کرد، پس مرا مخیر ساخت که یا من و یا آنها فدا شویم، بخدا من با دادن جان خودم ایشان را حفظ کردم.»(اصول کافى- ج۱ ص ۳۸۶ )
زمان زندگی امام هادی (ع) فضایی آکنده از جاهلیتی بیش از جاهلیت زمان رسول اکرم بود ، انکار انتساب امام جواد (ع)به پدر بزرگوارشان خود سند زنده ای بر شدت غربت و مظلومیت ائمه متأخر شیعه بوده است. در آن روزگار مردم گفته قیافه شناس را برفرموده امام هشتم ترجیح می دهند و آن را برخود حجت می دانستند .امام دهم شیعیان در میان چنین مردمی قرار گرفت که در ژرفای تیرگی غوطه ورند و در شک سرآمد روزگار.
امام هادی (ع) ناگزیر به جهاد درچند جبهه بودند یک : مبارزه با جهل مردم دو: مبارزه با توطئه های زمام داران و فرعون های زمان که با دو انگیزه با ایشان در ستیز بودند ؛از یک سو حقد و کینه ای که نسبت به خاندان عترت داشتند و از سویی امامان شیعه را مهم ترین رقیب و خطرناک ترین مشکل برای حکومت غاصبانه خویش می دانستند بالاخص که در زمان امام هادی (ع) علویون قیام های مهم و چشم گیری کردند شاید به همین سبب بود که خلفای هم عصر ایشان به طور جدی سیاست نابودی شیعیان را در پیش گرفتند و طبعا آن حضرت هم با دستورات خویش به شیعیان طرح های خطرناک غاصبین را ناکام می گذاشتند.
فشار های سیاسی به شیعیان
فقط قسمتی فشارها و توطئه های خلفای عباسی را یاد آورمی شویم
الف – تبعید امام هادی علیه السلام
متوکل امام هادی را دستگیر کرد و از مدینه به سامرا منتقل کرد تا بوسیله جاسوسان پیوسته آن بزرگوار تحت نظارت و مراقبت درد ناک قرار داشت.
ب- کشتار بزرگان شیعه
عیسی بن جعفر که از یاران امام هادی بود سیصد ضربه شلاق زده شد تا اینکه زیر ضربه های شلاق شهید شد. ابن بند را آنقدر با میله آهنی کتک زدند ، که بدین ترتیب مظلومانه جان سپرد. در مورد این داستان ها و قتل عام سادات علوی تاریخ گزارش های درد ناکی دارد.
ج – ممنوعیت نقل فضائل و روایات
اگر کسی در آن زمان از فضائل یا مناقب اهل بیت سخن می گفت و یا آیات قران را با احادیث محمد و آل محمد (ص) تفسیر و تاویل می کرد سر نوشتی جز خانه نشینی شکنجه و زندانی شدن نداشت.
د- تخریب کربلا و ممنوعیت زیارت
زیارت سید الشهدا و نجف از شعارهای مهم شیعیان است. دشمنان برای محو کامل شیعه زیارت امام حسین (ع) و امام علی (ع) را ممنوع کردند و کربلا را تخریب کردند ؛ متوکل دستور داد تا زمین کربلا را صاف و در آن زراعت کنند تا آثار قبر کاملا از بین برود .
ه- زندانی کردن امام
متوکل به رغم حضور امام در منطقه عسکر که جایی شبیه به زندان بود دستور داد مدتی ایشان را زندانی کنند سپس دستور قتل ایشان را صادر کرد که اجرا نشد و خود متوکل به قتل رسید .
ایجاد فشار های اقتصادی
الف – ممنوعیت داد و ستد با فرزندان علی (ع)
کسی حق نداشت با آنان داد و ستد و معاشرت و تماس داشته باشد و نیز به آنان کمک و مساعدتی انجام دهد ، و حتی اگر کسی نسبت به ذریه پیامبر که در فقر و محرومیت مادی به سر می بردند اندک غذا و خوراکی می داد، جریمه می شد و مجازات می گردید ،
بدین جهت وضع زندگی آنان آنقدر دست خوش تنگی و فشار قرار گرفت ، که حتی زنان آنها لباس و پیراهن مناسبی برای نماز نداشتند که بتوانند بهنگام نماز ، تمام بدن را بپوشانند لذا به طورنوبتی با یک لباس نماز می خواندند.
ب – به هیچیک از علویان هیچگونه ملکى داده نشود یا اجازه اسب سوارى یا حرکت از فسطاط به شهرهاى دیگر اعطاء نگردد.
ج – به هیچیک از علویان جواز بیش از یک برده داده نشود.
د – چنانچه دعوایى ما بین یک علوى و یک غیر علوى صورت گرفت، قاضى نخست به سخن غیر علوى گوش فرا دهد و پس از آن بدون گفتگو با علوى آن را بپذیرد.
مبارزات سیاسى امام هادى (ع)
اگرچه موقعیت براى قیام امام دهم فراهم نبود، اما ایشان به منظور هدایت و بیدار ساختن امت در جهت مبارزه با حاکمان ظالم، اقداماتى انجام دادند که از این قرارند:
۱٫ به چالش کشیدن مشروعیت حکومت: امام با استفاده از هر فرصتى، مشروعیت حکومت عباسى را به چالش مىکشید و مسلمانان را از هرگونه همکارى با آنان بر حذر مىداشت. ایشان در پاسخ نامه محمد على بن عیسى که از کارکنان دولت عباسى بود و درباره همکارى با آنان پرسش کرده بود فرمود:
«آن مقدار از همکارى که به جبر و زور صورت گرفته اشکال ندارد و خداوند عذرپذیر است، ولى جز آن ناروا و ناپسند است».
۲٫ مبارزه با فقیهان دربارى: از جمله شگردهاى مردمفریبى خلفاى عباسى بهرهگیرى از فقیهان دربارى براى جلب اعتماد مردم و تظاهر به اسلامگرایى بود.امام هادى (ع) به مبارزه با این هدف برخاست و با رویارویى با آنان، به گونهاى دیگر، مشروعیت حکومت را به چالش مىکشید.
۳٫ ایجاد شبکه ارتباط مخفى- سازمان وکالت: پیشتر گذشت که امام با هدف آمادهسازى مردم براى عصر غیبت «شبکه ارتباطى وکالت» را با گزینش وکلاى خود در مناطق مختلف به راه انداخت.
از سوى دیگر، امام با ایجاد این شبکه مىتوانست با مردم نواحى مختلف در ارتباط باشد، تا جمعآورى مالیاتهاى اسلامى، پاسخگویى به مشکلات فقهى و عقیدتى مردم، و در نهایت کنترل و هدایت جامعه اسلامى امکانپذیر باشد. امام براى سازماندهى شبکه وکالت، سرزمین اسلامى را به چهار منطقه تقسیم کرد.
• ناحیه اول، بغداد، مدائن و کوفه؛
• ناحیه دوم، به مرکز بصره و اهواز؛
• ناحیه سوم، به مرکز قم و همدان؛
• ناحیه چهارم، به مرکز حجاز، یمن و مصر.
دستاوردهاى عملى این سازمان هماهنگ، پس از تبعید ایشان به سامرا بیشتر تجلى یافت، و با عدم امکان تماس مستقیم با امام، نقش سازنده این سازمان افزایش یافت.وکیلان امام هادى (ع) عبارت بودند از: ایوب بن نوح دراج النخعى، ابو على بن راشد، على بن جعفر، و ابراهیم بن محمد همدانى.
نامههاى امام در نصب وکلا یا تذکرات به آنان در تاریخ ضبط شده است؛البته فعالیت های امام در ابعاد دیگری از جمله تربیت شاگردان مبرز و انتقال معارف ناب شیعی مبارزه با نحله های انحرافی از جمله تصوف را نام برد که در حوصله این مختصر نمی گنجد.
یکی از مهم ترین تدابیر امام شبکه وکالت بود که مردم عادت به ارتباط غیر مستقیم با امام را پیدا کردند و این باعث آمادگی شیعیان برای هضم و درک زمان غیبت آخرین امام شیعیان شد لذا در زمان غیبت آن حضرت شیعه دچار انحطاط نشد.
منابع:
۱٫ ارشاد شیخ مفید
۲٫ مروج الذهب ج ۲
۳٫ ترجمه مقاتل الطالبین
۴٫ بحارالانوار ج ۵۰
۵٫ وسایل الشیعه، ج ۱۲